به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد

1990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کسی که داغ جنونش طراز سر باشد
به هر کجا که رود نور در نظر باشد
ز خاکساری آن مرغ گل کند پرواز
که سایه قفسش نقش بال و پر باشد
به جان رشک خدایا که قاصد ما را
جواب نامه فراموشی خبر باشد
خبر ز یار گرفتن کجا اسیر کجا
همین بس است که از خویش بیخبر باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 2شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 3شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 4شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 5شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 6شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...7شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 8شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...9شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 10شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 11شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 12شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 13شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 14شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...15شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...16شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...17شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...18شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 19شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 20شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 21شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 22شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 23شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...24شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 25شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 26شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...27شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...28شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...29شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 30شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...31شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...32شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...33شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 34شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 35شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 36شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 37شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 38شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...39شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 40شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 41شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 42شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 43شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...44شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 45شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 46شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 47شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 48شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 49شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 50شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 51شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 52شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 53شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 54شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 55شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 56شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 57شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...58شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 59شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...60شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 61شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 62شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 63شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 64شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...65شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...66شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 67شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 68شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 69شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...70شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...71شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...72شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 73شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 74شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...75شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 76شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 77شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 78شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...79شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 80شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 81شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 82شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 83شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 84شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 85شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 86شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 87شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 88شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 89شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 90شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 91شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 92شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 93شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 94شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 95شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...96شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 97شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...98شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 99شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 100شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...101شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 102شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 103شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 104شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 105شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 106شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 107شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 108شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 109شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...110شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 111شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...112شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...113شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 114شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 115شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 116شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 117شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 118شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 119شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 120شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 121شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 122شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 123شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 124شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 125شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...126شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 127شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 128شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 129شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...130شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...131شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 132شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 133شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 134شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 135شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 136شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 137شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 138شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 139شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 140شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...141شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 142شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 143شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 144شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 145شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 146شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...147شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 148شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...149شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...150شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 151شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 152شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 153شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...154شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 155شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...156شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 157شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 158شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 159شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...160شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...161شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 162شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...163شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 164شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 165شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 166شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 167شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 168شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 169شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 170شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 171شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...172شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 173شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 174شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 175شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 176شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 177شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 178شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...179شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...180شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 181شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...182شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 183شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 184شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...185شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 186شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 187شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 188شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...189شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 190شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 191شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 192شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...193شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 194شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 195شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 196شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...197شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...198شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 199شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...200شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 201شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...202شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 203شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 204شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 205شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 206شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 207شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 208شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 209شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 210شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 211شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 212شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...213شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...214شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 215شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 216شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 217شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...218شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...219شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 220شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 221شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 222شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 223شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...224شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 225شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...226شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 227شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 228شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...229شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...230شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...231شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 232شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...233شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...234شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 235شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 236شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 237شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...238شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 239شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 240شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 241شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 242شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 243شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 244شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 245شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 246شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...247شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 248شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 249شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 250شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 251شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...252شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 253شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 254شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 255شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 256شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 257شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 258شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 259شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 260شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 261شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 262شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...263شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...264شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 265شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 266شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...267شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...268شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 269شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 270شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...271شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 272شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 273شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...274شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...275شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 276شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 277شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 278شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 279شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 280شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 281شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 282شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 283شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 284شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...285شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...286شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 287شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 288شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 289شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 290شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...291شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 292شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 293شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 294شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 295شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 296شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...297شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 298شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 299شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 300شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 301شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 302شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 303شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 304شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 305شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 306شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 307شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 308شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 309شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 310شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...311شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 312شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 313شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 314شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 315شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 316شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 317شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 318شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 319شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ