به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد

1990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دیوانه او غیر تحمل نشناسد
گر سنگ رسد بر سرش از گل نشناسد
خاموشی ما بسکه در این باغ اثر کرد
کس بوی گل از ناله بلبل نشناسد
در دل غم و در دیده نگه بی تو غریب است
غارت زده اسباب تجمل نشناسد
بیگانگی است آنکه خریدار دل ماست
صید تو بجز دام تغافل نشناسد
شد زنده جاوید اسیر از غم پنهان
تنها چو تویی شعله تنزل نشناسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 2شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 3شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 4شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 5شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...6شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 7شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...8شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 9شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 10شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 11شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 12شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 13شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...14شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 15شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...16شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 17شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 18شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 19شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 20شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 21شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...22شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...23شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...24شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...25شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 26شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 27شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 28شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 29شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 30شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...31شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 32شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 33شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...34شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...35شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...36شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 37شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...38شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...39شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...40شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 41شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 42شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 43شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 44شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 45شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...46شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 47شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 48شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 49شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 50شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...51شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 52شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 53شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 54شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 55شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 56شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 57شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 58شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 59شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 60شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 61شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 62شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 63شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 64شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...65شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 66شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...67شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 68شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 69شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 70شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 71شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...72شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...73شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 74شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 75شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 76شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...77شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...78شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...79شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 80شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 81شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...82شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 83شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 84شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 85شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...86شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 87شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 88شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 89شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 90شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 91شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 92شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 93شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 94شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 95شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 96شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 97شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 98شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 99شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 100شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 101شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 102شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...103شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 104شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...105شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 106شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 107شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...108شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 109شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 110شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 111شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 112شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 113شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 114شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 115شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 116شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...117شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 118شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...119شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...120شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 121شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 122شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 123شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 124شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 125شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 126شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 127شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 128شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 129شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 130شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 131شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 132شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...133شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 134شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 135شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 136شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...137شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...138شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 139شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 140شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 141شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 142شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 143شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 144شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 145شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 146شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 147شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...148شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 149شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 150شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 151شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 152شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 153شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...154شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 155شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...156شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...157شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 158شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 159شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 160شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...161شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 162شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...163شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 164شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 165شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 166شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...167شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...168شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 169شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...170شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 171شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 172شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 173شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 174شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 175شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 176شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 177شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 178شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...179شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 180شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 181شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 182شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 183شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 184شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 185شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...186شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...187شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 188شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...189شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 190شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 191شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...192شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 193شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 194شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 195شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...196شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 197شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 198شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 199شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...200شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 201شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 202شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 203شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...204شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...205شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 206شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...207شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 208شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...209شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 210شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 211شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 212شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 213شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 214شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 215شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 216شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 217شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 218شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 219شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...220شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...221شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 222شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 223شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 224شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...225شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...226شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 227شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 228شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 229شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 230شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...231شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 232شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...233شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 234شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 235شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...236شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...237شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...238شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 239شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...240شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...241شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 242شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 243شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 244شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...245شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 246شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 247شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 248شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 249شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 250شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 251شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 252شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 253شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...254شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 255شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 256شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 257شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 258شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...259شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 260شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 261شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 262شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 263شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 264شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 265شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 266شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 267شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 268شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 269شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...270شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...271شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 272شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 273شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...274شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...275شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 276شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 277شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...278شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 279شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 280شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...281شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...282شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 283شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 284شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 285شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 286شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 287شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 288شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 289شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 290شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 291شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...292شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...293شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 294شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 295شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 296شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 297شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...298شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 299شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 300شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 301شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 302شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 303شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...304شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 305شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 306شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 307شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 308شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 309شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 310شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 311شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 312شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 313شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 314شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 315شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 316شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 317شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...318شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 319شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 320شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 321شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 322شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 323شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 324شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 325شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 326شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ