به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد

1820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد
در این بهار صبا عندلیب خواهد شد
ز چشم مست تو دیدیم کافرستانی
که سینه بتکده و دل صلیب خواهد شد
وفا صبور تخلص دل اضطراب لقب
چها میان قرار و شکیب خواهد شد
شود اگر همه مرهم کبود کاغذ چرخ
چه زخمها که به حسرت نصیب خواهد شد
گرفتم اینکه شود مهربان زمانه اسیر
کدام زخم دلم را طبیب خواهد شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...2شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 3شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...4شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 5شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 6شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 7شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 8شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 9شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...10شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...11شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...12شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...13شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 14شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 15شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 16شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 17شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 18شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...19شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 20شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 21شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...22شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...23شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...24شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 25شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...26شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...27شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...28شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 29شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 30شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 31شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 32شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 33شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...34شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 35شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 36شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 37شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 38شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...39شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 40شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 41شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 42شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 43شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 44شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 45شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 46شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 47شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 48شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 49شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 50شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 51شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 52شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...53شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 54شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...55شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 56شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 57شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 58شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 59شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...60شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...61شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 62شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 63شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 64شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...65شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...66شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...67شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 68شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 69شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...70شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 71شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 72شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 73شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...74شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 75شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 76شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 77شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 78شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 79شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 80شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 81شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 82شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 83شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 84شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 85شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 86شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 87شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 88شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 89شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 90شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...91شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 92شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...93شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 94شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 95شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...96شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 97شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 98شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 99شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 100شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 101شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 102شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 103شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 104شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...105شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 106شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...107شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...108شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 109شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 110شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 111شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 112شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 113شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 114شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 115شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 116شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 117شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 118شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 119شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 120شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...121شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 122شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 123شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 124شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...125شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...126شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 127شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 128شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 129شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 130شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 131شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 132شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 133شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 134شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 135شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...136شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 137شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 138شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 139شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 140شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 141شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...142شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 143شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...144شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...145شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 146شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 147شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 148شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...149شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 150شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...151شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 152شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 153شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 154شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...155شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...156شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 157شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...158شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 159شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 160شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 161شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 162شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 163شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 164شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 165شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 166شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...167شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 168شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 169شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 170شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 171شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 172شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 173شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...174شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...175شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 176شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...177شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 178شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 179شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...180شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 181شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 182شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 183شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...184شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 185شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 186شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 187شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...188شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 189شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 190شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 191شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...192شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...193شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 194شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...195شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 196شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...197شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 198شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 199شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 200شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 201شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 202شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 203شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 204شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 205شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 206شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 207شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...208شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...209شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 210شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 211شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 212شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...213شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...214شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 215شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 216شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 217شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 218شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...219شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 220شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...221شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 222شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 223شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...224شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...225شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...226شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 227شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...228شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...229شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 230شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 231شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 232شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...233شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 234شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 235شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 236شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 237شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 238شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 239شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 240شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 241شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...242شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 243شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 244شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 245شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 246شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...247شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 248شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 249شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 250شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 251شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 252شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 253شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 254شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 255شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 256شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 257شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...258شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...259شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 260شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 261شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...262شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...263شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 264شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 265شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...266شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 267شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 268شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...269شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...270شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 271شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 272شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 273شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 274شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 275شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 276شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 277شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 278شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 279شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...280شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...281شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 282شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 283شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 284شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 285شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...286شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 287شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 288شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 289شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 290شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 291شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...292شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 293شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 294شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 295شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 296شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 297شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 298شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 299شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 300شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 301شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 302شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 303شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 304شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 305شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...306شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 307شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 308شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 309شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 310شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 311شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 312شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 313شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 314شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ