به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد

1840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد
جنون در ماتم آسودگی شادم نگه دارد
صفیری گر کشد مرغ قفس را ذوق پرواز است
خموشی در گرفتاری ز فریادم نگه دارد
به دل از ترکتاز عشق بیباکی غمی دارم
خدا از چشم زخم خاطر شادم نگه دارد
سواد اعظم ویرانیم نامم غم آباد است
نبینم روی معموری غم آبادم نگه دارد
حباب بحر آتش با لب فرسوده ای دارم
نبینم آفتی گر عشق بنیادم نگه دارد
مرداش گر ز خون صید دیگر زیب فتراک است
بگو تا کشته در فتراک بیدادم نگه دارد
من آن صیدم که با دام تغافل کرده ام الفت
خدا از مهربانیهای صیادم نگه دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 2شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 3شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 4شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 5شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 6شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 7شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...8شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 9شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 10شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...11شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 12شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 13شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 14شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 15شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...16شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 17شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 18شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 19شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...20شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 21شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 22شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 23شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 24شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 25شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 26شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...27شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...28شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...29شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 30شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 31شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...32شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...33شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...34شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 35شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 36شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 37شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 38شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 39شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 40شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 41شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 42شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 43شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 44شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 45شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...46شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...47شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...48شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 49شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...50شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 51شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...52شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...53شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 54شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 55شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 56شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 57شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...58شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 59شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...60شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 61شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 62شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 63شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 64شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 65شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...66شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 67شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...68شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 69شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 70شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 71شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 72شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 73شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...74شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...75شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...76شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...77شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 78شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 79شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 80شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 81شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 82شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...83شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 84شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 85شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...86شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...87شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...88شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 89شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...90شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...91شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...92شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 93شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 94شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 95شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 96شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 97شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...98شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 99شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 100شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 101شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 102شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...103شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 104شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 105شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 106شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 107شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 108شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 109شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 110شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 111شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 112شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 113شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 114شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 115شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 116شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...117شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 118شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...119شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 120شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 121شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 122شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 123شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...124شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...125شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 126شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 127شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 128شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...129شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...130شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...131شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 132شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 133شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...134شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 135شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 136شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 137شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...138شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 139شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 140شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 141شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 142شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 143شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 144شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 145شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 146شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 147شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 148شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 149شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 150شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 151شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 152شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 153شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 154شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...155شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 156شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...157شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 158شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 159شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...160شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 161شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 162شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 163شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 164شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 165شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 166شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 167شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 168شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...169شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 170شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...171شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...172شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 173شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 174شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 175شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 176شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 177شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 178شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 179شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 180شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 181شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 182شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 183شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 184شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...185شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 186شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 187شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 188شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...189شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...190شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 191شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 192شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 193شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 194شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 195شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 196شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 197شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 198شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 199شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...200شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 201شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 202شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 203شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 204شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 205شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...206شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 207شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...208شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...209شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 210شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 211شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 212شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...213شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 214شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...215شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 216شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 217شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 218شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...219شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...220شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 221شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...222شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 223شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 224شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 225شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 226شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 227شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 228شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 229شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 230شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...231شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 232شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 233شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 234شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 235شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 236شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 237شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...238شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...239شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 240شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...241شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 242شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 243شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...244شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 245شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 246شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 247شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...248شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 249شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 250شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 251شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...252شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 253شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 254شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 255شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...256شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...257شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 258شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...259شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 260شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...261شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 262شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 263شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 264شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 265شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 266شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 267شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 268شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 269شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 270شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 271شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...272شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...273شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 274شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 275شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 276شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...277شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...278شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 279شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 280شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 281شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 282شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...283شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 284شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...285شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 286شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 287شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...288شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...289شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...290شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 291شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...292شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...293شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 294شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 295شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 296شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...297شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 298شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 299شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 300شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 301شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 302شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 303شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 304شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 305شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...306شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 307شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 308شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 309شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 310شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...311شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 312شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 313شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 314شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 315شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 316شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 317شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 318شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 319شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 320شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 321شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...322شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...323شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 324شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 325شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...326شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...327شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 328شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 329شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...330شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 331شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 332شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...333شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...334شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 335شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 336شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 337شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 338شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 339شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 340شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 341شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 342شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 343شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...344شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...345شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 346شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 347شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 348شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 349شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...350شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 351شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 352شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 353شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 354شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 355شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...356شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 357شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 358شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 359شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 360شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 361شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 362شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 363شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 364شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 365شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 366شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 367شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 368شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 369شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...370شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 371شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 372شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 373شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 374شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 375شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 376شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 377شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 378شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ