به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد

2150عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد
لبی که شکر نفرسود ساغر گله باد
ز آشنایی صیاد در شکنجه دام
دل رمیده عاشق شکار آبله باد
هجوم گریه ما گرد ما به جا نگذاشت
غبار خاطر یاران غبار قافله باد
نگاه گرم تحمل گداز و شوق رسا
دلی که خون نشود خونبهای حوصله باد
اسیر عشق کجا اختلاط عشق کجا
جنون در آتش انجام این معامله باد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 2شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 3شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 4شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 5شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...6شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 7شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...8شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 9شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 10شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...11شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 12شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...13شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 14شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...15شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...16شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...17شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...18شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 19شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 20شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 21شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 22شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 23شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...24شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...25شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 26شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 27شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 28شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 29شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...30شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...31شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...32شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 33شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 34شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 35شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 36شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 37شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 38شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 39شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 40شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...41شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...42شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 43شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 44شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...45شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...46شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 47شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...48شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 49شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 50شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...51شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 52شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...53شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 54شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...55شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 56شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 57شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 58شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 59شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 60شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 61شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 62شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 63شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...64شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 65شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 66شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 67شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...68شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 69شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 70شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...71شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 72شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 73شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...74شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 75شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 76شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 77شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 78شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 79شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 80شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...81شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 82شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 83شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...84شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 85شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 86شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 87شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 88شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...89شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 90شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 91شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 92شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...93شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 94شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 95شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 96شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 97شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 98شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 99شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...100شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...101شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...102شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 103شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 104شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...105شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...106شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...107شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 108شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 109شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 110شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 111شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 112شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 113شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 114شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 115شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 116شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 117شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 118شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...119شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...120شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...121شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 122شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...123شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 124شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...125شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...126شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 127شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 128شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 129شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 130شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...131شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 132شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...133شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 134شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 135شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 136شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 137شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 138شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...139شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 140شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...141شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 142شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 143شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 144شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 145شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 146شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...147شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...148شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...149شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...150شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 151شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 152شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 153شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 154شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 155شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...156شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 157شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 158شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...159شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...160شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...161شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 162شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...163شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...164شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...165شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 166شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 167شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 168شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 169شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 170شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...171شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 172شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 173شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 174شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 175شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...176شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 177شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 178شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 179شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 180شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 181شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 182شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 183شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 184شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 185شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 186شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 187شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 188شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 189شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...190شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 191شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...192شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 193شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 194شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 195شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 196شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...197شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...198شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 199شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 200شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 201شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...202شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...203شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...204شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 205شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 206شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...207شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 208شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 209شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 210شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...211شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 212شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 213شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 214شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 215شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 216شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 217شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 218شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 219شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 220شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 221شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 222شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 223شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 224شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 225شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 226شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 227شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...228شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 229شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...230شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 231شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 232شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...233شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 234شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 235شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 236شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 237شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 238شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 239شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 240شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 241شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...242شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 243شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...244شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...245شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 246شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 247شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 248شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 249شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 250شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 251شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 252شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 253شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 254شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 255شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 256شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 257شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...258شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 259شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 260شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 261شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...262شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...263شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 264شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 265شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 266شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 267شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 268شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 269شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 270شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 271شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 272شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...273شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 274شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 275شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 276شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 277شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 278شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...279شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 280شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...281شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...282شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 283شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 284شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 285شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...286شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 287شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...288شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 289شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 290شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 291شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...292شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...293شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 294شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...295شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 296شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 297شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 298شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 299شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 300شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 301شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 302شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 303شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...304شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 305شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 306شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 307شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 308شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 309شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 310شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...311شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...312شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 313شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...314شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 315شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 316شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...317شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 318شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 319شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 320شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...321شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 322شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 323شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 324شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...325شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 326شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 327شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 328شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...329شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...330شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 331شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...332شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 333شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...334شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 335شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 336شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 337شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 338شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 339شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 340شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 341شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 342شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 343شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 344شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...345شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...346شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 347شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 348شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 349شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...350شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...351شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 352شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 353شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 354شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 355شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...356شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 357شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...358شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 359شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 360شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...361شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...362شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...363شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 364شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...365شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...366شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 367شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 368شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 369شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...370شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 371شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 372شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 373شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 374شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 375شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 376شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 377شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 378شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...379شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 380شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 381شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 382شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 383شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...384شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 385شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 386شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 387شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 388شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 389شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 390شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 391شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 392شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 393شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 394شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...395شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...396شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 397شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 398شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...399شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...400شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 401شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 402شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...403شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 404شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 405شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...406شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...407شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 408شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 409شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 410شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 411شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 412شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 413شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 414شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 415شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 416شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...417شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...418شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 419شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 420شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 421شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 422شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...423شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 424شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 425شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 426شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 427شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 428شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...429شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 430شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 431شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 432شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 433شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 434شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 435شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 436شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 437شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 438شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 439شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 440شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 441شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 442شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...443شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 444شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 445شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 446شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 447شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 448شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 449شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 450شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 451شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ