به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست

1880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خرقه پوشی است خودنمایی نیست
عشقبازی است میرزایی نیست
گل خورشید اگر به سر زده ای
همچو خار برهنه پایی نیست
حال مجنون ز گرد مجنون پرس
دور گردی است آشنایی نیست
خون دل جرعه جرعه نوشیدن
کار رندی و پارسایی نیست
نمک آباد کشور دگر است
حسن شهری و روستایی نیست
دست یابد به خون بشوید مرد
کار با پنجه حنایی نیست
شیشه قدر شکست می داند
چشم بر راه مومیایی نیست
ما و بیگانگی یار اسیر
قرب در بند آشنایی نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 2شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 3شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 4شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 5شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 6شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...7شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...8شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 9شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...10شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 11شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...12شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 13شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 14شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...15شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 16شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 17شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 18شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...19شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 20شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...21شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 22شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...23شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...24شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 25شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 26شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 27شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 28شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 29شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 30شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 31شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 32شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 33شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 34شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 35شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 36شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...37شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...38شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 39شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 40شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 41شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 42شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 43شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 44شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 45شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 46شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 47شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 48شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 49شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 50شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 51شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 52شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 53شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 54شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 55شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 56شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 57شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 58شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 59شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 60شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 61شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 62شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 63شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 64شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...65شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 66شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...67شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 68شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 69شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...70شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 71شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...72شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 73شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...74شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...75شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...76شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...77شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 78شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 79شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 80شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 81شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 82شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...83شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...84شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 85شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 86شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 87شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 88شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...89شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...90شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...91شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 92شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 93شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 94شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 95شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 96شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 97شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 98شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 99شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...100شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...101شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 102شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 103شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...104شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...105شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 106شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...107شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 108شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 109شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...110شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 111شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...112شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 113شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...114شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 115شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 116شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 117شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 118شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 119شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 120شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 121شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 122شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...123شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 124شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 125شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 126شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...127شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 128شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 129شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...130شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 131شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 132شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...133شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 134شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 135شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 136شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 137شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 138شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 139شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...140شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 141شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 142شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...143شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 144شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 145شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 146شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 147شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...148شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 149شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 150شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 151شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...152شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 153شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 154شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 155شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 156شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 157شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 158شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...159شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...160شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...161شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 162شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 163شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...164شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...165شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...166شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 167شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 168شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 169شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 170شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 171شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 172شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 173شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 174شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 175شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 176شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 177شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...178شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...179شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...180شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 181شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...182شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 183شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...184شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...185شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 186شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 187شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 188شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 189شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...190شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 191شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...192شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 193شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 194شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 195شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 196شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 197شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...198شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 199شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...200شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 201شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 202شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 203شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 204شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 205شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...206شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...207شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...208شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...209شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 210شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 211شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 212شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 213شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 214شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...215شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 216شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 217شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...218شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...219شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...220شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 221شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...222شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...223شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...224شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 225شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 226شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 227شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 228شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 229شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...230شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 231شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 232شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 233شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 234شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...235شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 236شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 237شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 238شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 239شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 240شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 241شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 242شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 243شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 244شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 245شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 246شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 247شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 248شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...249شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 250شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...251شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 252شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 253شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 254شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 255شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...256شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...257شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 258شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 259شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 260شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...261شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...262شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...263شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 264شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 265شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...266شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 267شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 268شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 269شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...270شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 271شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 272شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 273شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 274شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 275شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 276شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 277شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 278شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 279شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 280شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 281شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 282شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 283شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 284شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 285شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 286شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...287شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 288شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...289شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 290شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 291شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...292شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 293شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 294شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 295شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 296شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 297شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 298شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 299شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 300شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...301شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 302شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...303شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...304شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 305شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 306شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 307شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 308شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 309شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 310شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 311شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 312شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 313شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 314شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 315شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 316شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...317شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 318شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 319شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 320شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...321شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...322شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 323شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 324شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 325شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 326شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 327شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 328شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 329شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 330شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 331شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...332شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 333شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 334شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 335شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 336شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 337شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...338شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 339شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...340شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...341شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 342شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 343شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 344شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...345شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 346شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...347شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 348شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 349شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 350شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...351شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...352شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 353شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...354شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 355شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 356شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 357شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 358شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 359شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 360شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 361شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 362شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...363شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 364شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 365شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 366شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 367شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 368شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 369شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...370شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...371شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 372شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...373شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 374شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 375شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...376شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 377شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 378شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 379شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...380شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 381شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 382شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 383شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...384شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 385شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 386شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 387شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...388شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...389شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 390شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...391شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 392شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...393شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 394شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 395شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 396شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 397شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 398شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 399شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 400شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 401شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 402شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 403شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...404شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...405شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 406شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 407شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 408شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...409شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...410شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 411شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 412شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 413شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 414شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...415شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 416شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...417شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 418شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 419شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...420شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...421شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...422شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 423شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...424شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...425شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 426شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 427شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 428شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...429شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 430شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 431شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 432شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 433شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 434شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 435شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 436شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 437شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...438شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 439شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 440شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 441شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 442شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...443شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 444شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 445شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 446شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 447شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 448شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 449شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 450شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 451شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 452شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 453شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...454شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...455شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 456شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 457شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...458شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...459شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 460شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 461شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...462شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 463شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 464شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...465شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...466شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 467شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 468شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 469شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 470شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 471شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 472شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 473شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 474شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 475شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...476شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...477شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 478شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 479شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 480شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 481شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...482شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 483شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 484شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 485شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 486شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 487شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...488شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 489شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 490شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 491شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 492شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 493شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 494شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 495شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 496شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 497شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 498شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 499شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 500شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 501شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...502شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 503شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 504شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 505شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 506شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 507شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 508شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 509شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 510شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ