به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام نداشت

1660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشق آن روز که جا در خم آن دام نداشت
کلفت دایمی الفت هر خام نداشت
باده را شیشه کم ظرف ز جوش افکنده
در گلستان خم از عربده آرام نداشت
دل ما آینه راز دو عالم شده است
می توان گفت که جمشید هم این جام نداشت
سبزه از لاله صد رنگ برون آورده
با دعا گوی چو من این همه دشنام نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 2شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...3شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...4شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 5شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...6شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 7شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...8شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 9شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 10شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...11شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 12شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 13شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 14شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...15شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 16شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...17شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 18شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...19شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...20شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 21شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 22شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 23شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 24شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 25شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 26شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 27شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 28شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 29شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 30شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 31شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 32شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...33شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...34شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 35شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 36شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 37شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 38شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 39شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 40شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 41شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 42شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 43شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 44شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 45شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 46شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 47شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 48شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 49شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 50شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 51شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 52شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 53شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 54شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 55شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 56شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 57شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 58شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 59شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 60شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...61شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 62شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...63شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 64شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 65شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...66شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 67شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...68شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 69شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...70شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...71شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...72شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...73شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 74شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 75شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 76شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 77شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 78شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...79شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...80شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 81شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 82شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 83شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 84شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...85شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...86شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...87شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 88شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 89شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 90شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 91شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 92شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 93شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 94شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 95شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...96شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...97شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 98شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 99شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...100شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...101شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 102شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...103شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 104شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 105شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...106شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 107شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...108شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 109شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...110شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 111شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 112شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 113شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 114شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 115شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 116شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 117شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 118شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...119شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 120شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 121شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 122شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...123شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 124شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 125شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...126شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 127شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 128شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...129شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 130شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 131شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 132شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 133شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 134شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 135شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...136شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 137شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 138شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...139شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 140شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 141شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 142شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 143شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...144شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 145شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 146شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 147شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...148شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 149شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 150شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 151شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 152شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 153شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 154شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...155شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...156شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...157شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 158شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 159شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...160شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...161شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...162شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 163شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 164شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 165شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 166شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 167شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 168شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 169شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 170شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 171شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 172شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 173شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...174شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...175شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...176شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 177شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...178شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 179شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...180شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...181شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 182شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 183شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 184شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 185شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...186شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 187شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...188شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 189شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 190شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 191شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 192شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 193شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...194شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 195شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...196شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 197شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 198شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 199شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 200شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 201شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...202شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...203شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...204شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...205شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 206شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 207شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 208شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 209شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 210شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...211شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 212شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 213شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...214شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...215شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...216شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 217شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...218شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...219شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...220شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 221شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 222شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 223شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 224شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 225شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...226شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 227شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 228شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 229شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 230شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...231شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 232شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 233شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 234شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 235شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 236شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 237شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 238شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 239شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 240شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 241شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 242شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 243شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 244شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...245شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 246شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...247شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 248شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 249شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 250شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 251شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...252شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...253شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 254شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 255شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 256شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...257شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...258شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...259شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 260شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 261شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...262شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 263شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 264شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 265شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...266شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 267شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 268شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 269شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 270شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 271شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 272شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 273شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 274شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 275شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 276شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 277شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 278شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 279شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 280شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 281شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 282شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...283شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 284شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...285شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 286شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 287شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...288شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 289شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 290شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 291شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 292شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 293شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 294شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 295شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 296شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...297شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 298شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...299شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...300شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 301شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 302شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 303شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 304شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 305شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 306شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 307شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 308شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 309شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 310شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 311شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 312شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...313شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 314شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 315شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 316شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...317شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...318شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 319شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 320شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 321شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 322شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 323شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 324شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 325شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 326شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 327شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...328شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 329شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 330شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 331شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 332شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 333شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...334شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 335شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...336شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...337شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 338شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 339شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 340شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...341شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 342شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...343شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 344شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 345شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 346شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...347شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...348شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 349شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...350شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 351شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 352شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 353شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 354شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 355شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 356شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 357شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 358شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...359شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 360شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 361شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 362شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 363شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 364شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 365شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...366شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...367شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 368شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...369شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 370شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 371شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...372شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 373شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 374شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 375شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...376شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 377شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 378شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 379شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...380شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 381شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 382شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 383شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...384شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...385شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 386شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...387شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 388شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...389شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 390شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 391شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 392شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 393شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 394شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 395شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 396شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 397شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 398شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 399شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...400شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...401شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 402شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 403شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 404شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...405شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...406شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 407شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 408شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 409شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 410شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...411شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 412شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...413شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 414شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 415شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...416شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...417شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...418شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 419شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...420شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...421شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 422شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 423شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 424شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...425شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 426شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 427شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 428شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 429شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 430شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 431شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 432شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 433شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...434شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 435شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 436شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 437شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 438شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...439شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 440شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 441شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 442شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 443شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 444شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 445شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 446شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 447شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 448شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 449شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...450شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...451شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 452شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 453شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...454شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...455شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 456شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 457شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...458شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 459شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 460شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...461شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...462شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 463شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 464شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 465شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 466شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 467شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 468شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 469شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 470شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 471شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...472شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...473شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 474شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 475شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 476شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 477شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...478شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 479شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 480شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 481شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 482شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 483شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...484شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 485شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 486شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 487شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 488شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 489شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 490شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 491شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 492شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 493شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 494شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 495شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 496شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 497شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...498شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 499شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 500شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 501شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 502شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 503شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 504شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 505شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 506شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ