کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان زخوی تو هر کس به هر دیار گریخت
    که دشت در صدف و بحر در غبار گریخت
    به دیده دشت غزال رمیده می آید
    مگر ز وحشت مجنون بیقرار گریخت
    تپیدن دل ما رنگ بند وحشت شد
    نگفت بهر چه مجنون بیقرار گریخت
    اسیر اینهمه کی داشت راه حرف گریز
    گریز پا مگر از وحشت خمار گریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha