کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو نیست قدر وفا طاقت جفا عبث است
    ادب به کار نمی آید و حیا عبث است
    بهار عمر خزان کردم و ندانستم
    که عهد با گل و پیوند با صبا عبث است
    کسی به این همه بیگانگی چه چاره کند
    گرفتم اینکه شدم با تو آشنا عبث است
    دلی به یاد تو خوش می کنیم و می دانیم
    که رام کس نشوی آرزوی ما عبث است
    زبان نفهم وفایی! چه می توان گفتن
    ز بیزبانیم اظهار مدعا عبث است
    خبر زآتش پنهان ما نداری حیف
    گداختن به وفای تو بیوفا عبث است
    نخوانده ای سبق دلبری همینت بس
    کسی چه بحث کند با تو ماجرا عبث است
    ز شکوه ام سخنی می شنو اسیر توام
    ز ابتدای سخن تا به انتها عبث است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha