کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسکه سودای تماشای تو پنهان در سر است
    هر سر موی مرا پرواز مژگان در سر است
    از دل آرام سیماب جنون پرداز من
    چشمه آیینه را آشوب توفان در سر است
    جذبه بی اختیارم تا کجا خواهد کشید
    پای در زنجیر و سودای بیابان در سر است
    در به روی شام من صبح از شفق وا می کند
    مشت خاکم را هوای ابر نیسان در سر است
    رنگ گل بال شکفتن می زند از خار من
    بخت آلوده را شوق گلستان در سر است
    استخوانم را هما تعویذ عزت می کند
    نشئه محرومیم از خام یاران در سر است
    سایه خاری به خاکم نشکند طرف کلاه
    داغ بی اقبالیم زین کج کلاهان در سر است
    شعله رنگ سوختن می بارد از خاشاک من
    بر زمین افتاده او را نگهبان در سر است
    می توانم ساخت از لخت جگر عمری کباب
    چون اسیرم تا می گلرنگ احسان در سر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha