به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست

2070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آن دل که نام درد نداند سپند کیست
آن دیده ای که نم ندهد مستمند کیست
گشتم غبار و باد ز باغم نمی برد
دانم که نخل سایه سرو بلند کیست
گردیده است خانه دلها خراب از او
تا سرمه خانه زاد غبار سمند کیست
هر برگ این چمن دل در خون تپیده ایست
بلبل بگو تبسم گل زهرخند کیست
غافل نمی شوی نفسی از اسیر خویش
دانسته ای مگر که دلش در کمند کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 2شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 3شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 4شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 5شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 6شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 7شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 8شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...9شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 10شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...11شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 12شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 13شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 14شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 15شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...16شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...17شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 18شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...19شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 20شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 21شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...22شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...23شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...24شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 25شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 26شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...27شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 28شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 29شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 30شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 31شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 32شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 33شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 34شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...35شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...36شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 37شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...38شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 39شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...40شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 41شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 42شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...43شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 44شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 45شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 46شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...47شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 48شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...49شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 50شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...51شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...52شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 53شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 54شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 55شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 56شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 57شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 58شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 59شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 60شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 61شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 62شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 63شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 64شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...65شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...66شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 67شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 68شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 69شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 70شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 71شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 72شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 73شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 74شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 75شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 76شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 77شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 78شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 79شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 80شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 81شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 82شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 83شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 84شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 85شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 86شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 87شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 88شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 89شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 90شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 91شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 92شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...93شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 94شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...95شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 96شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 97شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...98شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 99شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...100شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 101شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...102شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...103شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...104شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...105شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 106شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 107شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 108شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 109شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 110شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...111شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...112شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 113شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 114شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 115شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 116شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...117شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...118شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...119شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 120شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 121شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 122شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 123شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 124شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 125شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 126شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 127شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...128شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...129شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 130شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 131شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...132شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...133شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 134شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...135شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 136شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 137شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...138شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 139شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...140شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 141شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...142شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 143شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 144شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 145شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 146شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 147شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 148شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 149شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 150شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...151شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 152شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 153شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 154شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...155شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 156شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 157شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...158شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 159شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 160شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...161شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 162شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 163شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 164شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 165شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 166شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 167شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...168شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 169شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 170شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...171شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 172شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 173شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 174شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 175شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...176شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 177شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 178شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 179شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...180شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 181شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 182شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 183شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 184شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 185شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 186شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...187شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...188شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...189شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 190شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 191شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...192شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...193شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...194شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 195شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 196شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 197شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 198شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 199شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 200شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 201شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 202شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 203شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 204شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 205شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...206شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...207شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...208شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 209شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...210شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 211شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...212شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...213شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 214شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 215شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 216شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 217شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...218شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 219شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...220شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 221شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 222شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 223شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 224شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 225شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...226شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 227شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...228شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 229شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 230شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 231شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 232شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 233شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...234شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...235شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...236شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...237شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 238شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 239شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 240شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 241شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 242شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...243شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 244شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 245شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...246شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...247شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...248شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 249شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...250شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...251شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...252شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 253شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 254شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 255شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 256شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 257شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...258شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 259شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 260شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 261شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 262شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...263شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 264شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 265شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 266شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 267شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 268شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 269شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 270شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 271شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 272شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 273شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 274شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 275شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 276شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...277شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 278شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...279شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 280شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 281شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 282شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 283شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...284شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...285شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 286شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 287شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 288شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...289شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...290شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...291شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 292شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 293شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...294شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 295شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 296شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 297شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...298شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 299شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 300شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 301شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 302شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 303شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 304شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 305شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 306شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 307شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 308شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 309شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 310شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 311شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 312شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 313شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 314شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...315شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 316شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...317شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 318شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 319شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...320شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 321شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 322شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 323شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 324شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 325شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 326شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 327شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 328شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...329شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 330شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...331شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...332شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 333شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 334شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 335شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 336شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 337شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 338شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 339شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 340شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 341شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 342شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 343شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 344شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...345شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 346شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 347شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 348شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...349شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...350شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 351شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 352شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 353شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 354شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 355شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 356شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 357شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 358شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 359شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...360شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 361شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 362شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 363شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 364شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 365شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...366شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 367شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...368شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...369شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 370شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 371شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 372شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...373شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 374شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...375شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 376شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 377شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 378شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...379شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...380شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 381شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...382شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 383شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 384شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 385شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 386شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 387شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 388شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 389شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 390شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...391شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 392شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 393شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 394شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 395شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 396شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 397شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...398شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...399شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 400شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...401شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 402شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 403شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...404شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 405شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 406شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 407شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...408شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 409شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 410شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 411شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...412شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 413شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 414شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 415شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...416شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...417شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 418شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...419شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 420شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...421شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 422شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 423شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 424شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 425شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 426شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 427شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 428شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 429شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 430شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 431شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...432شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...433شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 434شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 435شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 436شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...437شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...438شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 439شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 440شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 441شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 442شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...443شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 444شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...445شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 446شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 447شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...448شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...449شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...450شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 451شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...452شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...453شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 454شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 455شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 456شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...457شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 458شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 459شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 460شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 461شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 462شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 463شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 464شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 465شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...466شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 467شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 468شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 469شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 470شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...471شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 472شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 473شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 474شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 475شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 476شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 477شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 478شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 479شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 480شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 481شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...482شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...483شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 484شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 485شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...486شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...487شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 488شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 489شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...490شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 491شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 492شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...493شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...494شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 495شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 496شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 497شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 498شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 499شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 500شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 501شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 502شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 503شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...504شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...505شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 506شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 507شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 508شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 509شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...510شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 511شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 512شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 513شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 514شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 515شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...516شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 517شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 518شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 519شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 520شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 521شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 522شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 523شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 524شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 525شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 526شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 527شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 528شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 529شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...530شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 531شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 532شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 533شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 534شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 535شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 536شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 537شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 538شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ