به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست

1950عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست
دیوانگی شکار و رهایی کمند کیست
خاکم به باد رفت و غبارم ز جا نخاست
معمار من طبیعت مشگل پسند کیست
رشک شبم در آتش پروانگی گداخت
تا صبح عندلیب گل غنچه خندکیست
گردم ز بوی گل به هوا دام می کشد
رعنا تذرو جلوه رعنا سمند کیست
مستان طلسم توبه شکستن به نام من
تکلیف آشنائی ساقی به پند کیست
گشتم ز برق تازی آن جستجو غبار
شب سرگذشته که سحر تیغ بند کیست
دل مشق ناله پیش رهایی کند اسیر
این غنچه سایه پرور سرو بلند کیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 2شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 3شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 4شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 5شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 6شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 7شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 8شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 9شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...10شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 11شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...12شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 13شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 14شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 15شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 16شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...17شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...18شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 19شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...20شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 21شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 22شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...23شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...24شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...25شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 26شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 27شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...28شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 29شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 30شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 31شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 32شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 33شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 34شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 35شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...36شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...37شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 38شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...39شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 40شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...41شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 42شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 43شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...44شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 45شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 46شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 47شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...48شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 49شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...50شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 51شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...52شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...53شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 54شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 55شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 56شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 57شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 58شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 59شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 60شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 61شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 62شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 63شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 64شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 65شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...66شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...67شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 68شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 69شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 70شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 71شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 72شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 73شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 74شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 75شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 76شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 77شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 78شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 79شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 80شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 81شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 82شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 83شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 84شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 85شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 86شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 87شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 88شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 89شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 90شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 91شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 92شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 93شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...94شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 95شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...96شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 97شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 98شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...99شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 100شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...101شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 102شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...103شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...104شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...105شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...106شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 107شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 108شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 109شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 110شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 111شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...112شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...113شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 114شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 115شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 116شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 117شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...118شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...119شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...120شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 121شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 122شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 123شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 124شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 125شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 126شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 127شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 128شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...129شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...130شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 131شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 132شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...133شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...134شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 135شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...136شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 137شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 138شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...139شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 140شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...141شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 142شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...143شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 144شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 145شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 146شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 147شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 148شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 149شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 150شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 151شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...152شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 153شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 154شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 155شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...156شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 157شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 158شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...159شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 160شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 161شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...162شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 163شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 164شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 165شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 166شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 167شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 168شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...169شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 170شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 171شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...172شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 173شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 174شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 175شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 176شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...177شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 178شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 179شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 180شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...181شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 182شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 183شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 184شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 185شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 186شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 187شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...188شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...189شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...190شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 191شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 192شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...193شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...194شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...195شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 196شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 197شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 198شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 199شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 200شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 201شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 202شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 203شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 204شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 205شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 206شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...207شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...208شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...209شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 210شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...211شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 212شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...213شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...214شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 215شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 216شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 217شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 218شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...219شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 220شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...221شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 222شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 223شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 224شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 225شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 226شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...227شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 228شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...229شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 230شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 231شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 232شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 233شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 234شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...235شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...236شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...237شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...238شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 239شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 240شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 241شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 242شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 243شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...244شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 245شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 246شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...247شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...248شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...249شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 250شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...251شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...252شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...253شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 254شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 255شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 256شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 257شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 258شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...259شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 260شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 261شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 262شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 263شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...264شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 265شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 266شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 267شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 268شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 269شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 270شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 271شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 272شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 273شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 274شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 275شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 276شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 277شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...278شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 279شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...280شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 281شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 282شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 283شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 284شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...285شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...286شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 287شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 288شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 289شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...290شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...291شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...292شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 293شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 294شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...295شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 296شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 297شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 298شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...299شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 300شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 301شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 302شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 303شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 304شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 305شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 306شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 307شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 308شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 309شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 310شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 311شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 312شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 313شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 314شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 315شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...316شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 317شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...318شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 319شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 320شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...321شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 322شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 323شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 324شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 325شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 326شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 327شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 328شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 329شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...330شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 331شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...332شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...333شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 334شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 335شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 336شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 337شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 338شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 339شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 340شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 341شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 342شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 343شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 344شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 345شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...346شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 347شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 348شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 349شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...350شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...351شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 352شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 353شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 354شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 355شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 356شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 357شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 358شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 359شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 360شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...361شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 362شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 363شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 364شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 365شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 366شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...367شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 368شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...369شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...370شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 371شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 372شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 373شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...374شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 375شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...376شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 377شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 378شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 379شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...380شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...381شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 382شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...383شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 384شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 385شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 386شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 387شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 388شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 389شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 390شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 391شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...392شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 393شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 394شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 395شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 396شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 397شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 398شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...399شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...400شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 401شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...402شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 403شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 404شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...405شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 406شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 407شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 408شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...409شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 410شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 411شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 412شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...413شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 414شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 415شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 416شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...417شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...418شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 419شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...420شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 421شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...422شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 423شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 424شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 425شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 426شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 427شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 428شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 429شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 430شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 431شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 432شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...433شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...434شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 435شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 436شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 437شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...438شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...439شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 440شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 441شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 442شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 443شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...444شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 445شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...446شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 447شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 448شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...449شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...450شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...451شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 452شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...453شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...454شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 455شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 456شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 457شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...458شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 459شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 460شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 461شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 462شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 463شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 464شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 465شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 466شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...467شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 468شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 469شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 470شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 471شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...472شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 473شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 474شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 475شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 476شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 477شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 478شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 479شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 480شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 481شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 482شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...483شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...484شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 485شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 486شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...487شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...488شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 489شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 490شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...491شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 492شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 493شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...494شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...495شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 496شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 497شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 498شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 499شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 500شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 501شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 502شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 503شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 504شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...505شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...506شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 507شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 508شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 509شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 510شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...511شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 512شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 513شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 514شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 515شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 516شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...517شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 518شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 519شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 520شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 521شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 522شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 523شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 524شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 525شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 526شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 527شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 528شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 529شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 530شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...531شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 532شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 533شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 534شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 535شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 536شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 537شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 538شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 539شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ