به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست
همچو گل می خندد از سیمای عاشق روی دوست
شوخی جوهر ندارد خواب در شمشیر ناز
می نماید راز عاشق از خم ابروی دوست
دیده بر روی شکفتن همچو گل وا می کند
کاش دل هم یک گره می بود از گیسوی دوست
روز روشن از پر پروانه می سازد چراغ
گر نباشد غیرت عاشق نقاب روی دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲۳: کرده خونم را صف مژگان چراغان زیر ...2شمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست 3شمارهٔ ۳۲۵: گر دل غبار گشته امید خیال هست 4شمارهٔ ۳۲۶: وحدت جهان گرفت و تماشا چنانکه هست 5شمارهٔ ۳۲۷: هنوزم در دل از غم ریشه ای هست 6شمارهٔ ۳۲۸: اگر ستم کند امید احترامی هست 7شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 8شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 9شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 10شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 11شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 12شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 13شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 14شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 15شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 16شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 17شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...18شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 19شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...20شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 21شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 22شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 23شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 24شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...25شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...26شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 27شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...28شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 29شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 30شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...31شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...32شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...33شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 34شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 35شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...36شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 37شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 38شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 39شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 40شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 41شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 42شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 43شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...44شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...45شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 46شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...47شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 48شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...49شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 50شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 51شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...52شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 53شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 54شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 55شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...56شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 57شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...58شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 59شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...60شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...61شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 62شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 63شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 64شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 65شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 66شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 67شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 68شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 69شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 70شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 71شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 72شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 73شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...74شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...75شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 76شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 77شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 78شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 79شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 80شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 81شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 82شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 83شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 84شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 85شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 86شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 87شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 88شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 89شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 90شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 91شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 92شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 93شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 94شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 95شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 96شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 97شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 98شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 99شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 100شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 101شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...102شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 103شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...104شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 105شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 106شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...107شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 108شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...109شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 110شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...111شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...112شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...113شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...114شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 115شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 116شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 117شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 118شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 119شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...120شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...121شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 122شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 123شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 124شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 125شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...126شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...127شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...128شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 129شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 130شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 131شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 132شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 133شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 134شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 135شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 136شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...137شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...138شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 139شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 140شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...141شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...142شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 143شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...144شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 145شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 146شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...147شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 148شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...149شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 150شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...151شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 152شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 153شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 154شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 155شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 156شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 157شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 158شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 159شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...160شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 161شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 162شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 163شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...164شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 165شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 166شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...167شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 168شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 169شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...170شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 171شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 172شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 173شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 174شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 175شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 176شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...177شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 178شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 179شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...180شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 181شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 182شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 183شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 184شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...185شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 186شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 187شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 188شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...189شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 190شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 191شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 192شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 193شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 194شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 195شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...196شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...197شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...198شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 199شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 200شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...201شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...202شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...203شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 204شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 205شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 206شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 207شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 208شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 209شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 210شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 211شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 212شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 213شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 214شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...215شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...216شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...217شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 218شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...219شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 220شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...221شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...222شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 223شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 224شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 225شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 226شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...227شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 228شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...229شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 230شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 231شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 232شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 233شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 234شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...235شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 236شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...237شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 238شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 239شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 240شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 241شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 242شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...243شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...244شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...245شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...246شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 247شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 248شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 249شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 250شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 251شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...252شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 253شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 254شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...255شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...256شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...257شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 258شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...259شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...260شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...261شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 262شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 263شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 264شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 265شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 266شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...267شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 268شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 269شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 270شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 271شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...272شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 273شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 274شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 275شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 276شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 277شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 278شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 279شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 280شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 281شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 282شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 283شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 284شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 285شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...286شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 287شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...288شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 289شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 290شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 291شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 292شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...293شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...294شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 295شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 296شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 297شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...298شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...299شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...300شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 301شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 302شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...303شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 304شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 305شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 306شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...307شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 308شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 309شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 310شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 311شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 312شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 313شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 314شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 315شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 316شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 317شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 318شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 319شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 320شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 321شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 322شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 323شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...324شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 325شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...326شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 327شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 328شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...329شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 330شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 331شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 332شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 333شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 334شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 335شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 336شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 337شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...338شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 339شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...340شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...341شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 342شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 343شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 344شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 345شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 346شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 347شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 348شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 349شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 350شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 351شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 352شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 353شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...354شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 355شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 356شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 357شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...358شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...359شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 360شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 361شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 362شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 363شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 364شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 365شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 366شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 367شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 368شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...369شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 370شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 371شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 372شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 373شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 374شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...375شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 376شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...377شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...378شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 379شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 380شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 381شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...382شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 383شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...384شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 385شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 386شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 387شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...388شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...389شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 390شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...391شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 392شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 393شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 394شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 395شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 396شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 397شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 398شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 399شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...400شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 401شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 402شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 403شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 404شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 405شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 406شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...407شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...408شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 409شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...410شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 411شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 412شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...413شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 414شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 415شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 416شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...417شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 418شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 419شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 420شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...421شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 422شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 423شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 424شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...425شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...426شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 427شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...428شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 429شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...430شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 431شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 432شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 433شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 434شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 435شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 436شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 437شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 438شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 439شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 440شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...441شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...442شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 443شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 444شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 445شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...446شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...447شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 448شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 449شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 450شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 451شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...452شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 453شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...454شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 455شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 456شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...457شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...458شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...459شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 460شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...461شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...462شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 463شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 464شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 465شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...466شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 467شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 468شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 469شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 470شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 471شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 472شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 473شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 474شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...475شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 476شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 477شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 478شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 479شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...480شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 481شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 482شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 483شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 484شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 485شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 486شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 487شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 488شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 489شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 490شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...491شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...492شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 493شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 494شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...495شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...496شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 497شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 498شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...499شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 500شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 501شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...502شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...503شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 504شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 505شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 506شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 507شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 508شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 509شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 510شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 511شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 512شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...513شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...514شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 515شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 516شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 517شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 518شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...519شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 520شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 521شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 522شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 523شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 524شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...525شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 526شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 527شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 528شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 529شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 530شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 531شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 532شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 533شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 534شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 535شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 536شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 537شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 538شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...539شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 540شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 541شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 542شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 543شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 544شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 545شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 546شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 547شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ