به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل هاشمارهٔ ۱۱۴: دل آیینه خانه زنبور

2040عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دل آیینه خانه زنبور
دیده سوی دلم نهانی ها
شیشه ام از نگاه می شکند
کرده ام یاد سخت جانی ها
بلبلم نغمه سنج حیرانی
دیده گلزار بیزبانی ها
حسن سیر بهار تنهایی است
ما و مجنون و سرگرانی ها
جلوه در پای جلوه می ریزد
سرو می ماند از روانی ها
اینقدر شوخی اینقدر تمکین
مردم از دست پاسبانی ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۳: خوش بهاری است قدح نوشی ها 2شمارهٔ ۱۱۴: دل آیینه خانه زنبور 3شمارهٔ ۱۱۵: می رسد مست شکوه کاهی ها 4شمارهٔ ۱۱۶: بسکه می ترسم از جدایی ها 5شمارهٔ ۱۱۷: دوزخ اقلیم خود نمایی ها 6شمارهٔ ۱۱۸: سرو شوخ من بیا تنها بیا غافل بیا 7شمارهٔ ۱۱۹: عارضت گلدسته باغ نظر دارم بیا 8شمارهٔ ۱۲۰: سیرگاه قدح کشان مهتاب 9شمارهٔ ۱۲۱: بسکه دارد سر هم چشمی گلشن مهتاب 10شمارهٔ ۱۲۲: موجها برده دل ز باغ در آب 11شمارهٔ ۱۲۳: چه خوش افتاده عکس ماه در آب 12شمارهٔ ۱۲۴: پری رخی است عرق کرده عکس ماه در آ ...13شمارهٔ ۱۲۵: عکس مهتاب کشیده است پریخانه در آب 14شمارهٔ ۱۲۶: مست نازی نتوان گفت که ما را دریاب 15شمارهٔ ۱۲۷: بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب 16شمارهٔ ۱۲۸: محبت خوش جناغی بسته وحشت الفت است ...17شمارهٔ ۱۲۹: آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و ...18شمارهٔ ۱۳۰: داغ بر دل می گذارم روز و شب 19شمارهٔ ۱۳۱: اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب 20شمارهٔ ۱۳۲: فلک آیینه اسکندر علی بن ابیطالب 21شمارهٔ ۱۳۳: دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب 22شمارهٔ ۱۳۴: روز وصل است انتظار غریب 23شمارهٔ ۱۳۵: می پرستی می دهد یادم نوای عندلیب 24شمارهٔ ۱۳۶: از شوق دیده عقل چو تدبیر می گداخت 25شمارهٔ ۱۳۷: می رنگ هوس در دل ویران من انداخت 26شمارهٔ ۱۳۸: نازک شد از وفا دل و قدر جفا شناخت 27شمارهٔ ۱۳۹: خون بود دل که لذت درد نهان شناخت 28شمارهٔ ۱۴۰: عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت 29شمارهٔ ۱۴۱: ز گر مخوییت آتش ز لاله زار گریخت 30شمارهٔ ۱۴۲: چنان زخوی تو هر کس به هر دیار گری ...31شمارهٔ ۱۴۳: خط بر سرهر حرف چو تقویم کشندت 32شمارهٔ ۱۴۴: دلی ز دور به صد رنگ می نمایندت 33شمارهٔ ۱۴۵: داغ تو ز بسکه سینه تاب است 34شمارهٔ ۱۴۶: از آنم دل عدوی اضطراب است 35شمارهٔ ۱۴۷: تو را ز حسن بهار جمال سیراب است 36شمارهٔ ۱۴۸: از جلوه تو چشم دل و جان لبالب است 37شمارهٔ ۱۴۹: تا روغن چراغ دلم درد غربت است 38شمارهٔ ۱۵۰: در آتش عشق تو خرد خام نخست است 39شمارهٔ ۱۵۱: گر آن دیر آشنا بیگانه مست است 40شمارهٔ ۱۵۲: از بزم رفتنی که گلستان الفت است 41شمارهٔ ۱۵۳: صفحه افلاک سرلوح کتاب غفلت است 42شمارهٔ ۱۵۴: بلبل بیا که ناله ارزان غنیمت است 43شمارهٔ ۱۵۵: چو نیست قدر وفا طاقت جفا عبث است 44شمارهٔ ۱۵۶: سوخت زندان خمارم سفر شیشه کجاست 45شمارهٔ ۱۵۷: رسوای دهرم و غم پنهاینم به جاست 46شمارهٔ ۱۵۸: یک حرف شکوه از لب خشنود برنخاست 47شمارهٔ ۱۵۹: ناله از دل بی خیال گلعذاری بر نخا ...48شمارهٔ ۱۶۰: به وادیی که مروت پناه صیاد است 49شمارهٔ ۱۶۱: هر دل از یاد تو مرغ چمن را زخود ا ...50شمارهٔ ۱۶۲: باده کامل عیار جوش خود است 51شمارهٔ ۱۶۳: دل بی درد ز افسردن حالش پیداست 52شمارهٔ ۱۶۴: گل دیوانگی از سایه خارم پیداست 53شمارهٔ ۱۶۵: گل صد برگ ز درهم شده کارم پیداست 54شمارهٔ ۱۶۶: زعشق مرتبه حسن دلنشین پیداست 55شمارهٔ ۱۶۷: آتش نسبی از نفسم ظاهر و پیداست 56شمارهٔ ۱۶۸: از هر آتشکده ای سینه فگاری پیداست 57شمارهٔ ۱۶۹: از عکس تنت جیب قبا آینه زار است 58شمارهٔ ۱۷۰: نه همین دام و نه دانه بسیار است 59شمارهٔ ۱۷۱: تنگ غم تو خانه دل از هوا پر است 60شمارهٔ ۱۷۲: بسکه از رشک سرشکم خاطر دریا پر اس ...61شمارهٔ ۱۷۳: به کشتنم نه همین حرف هجر یار پر ا ...62شمارهٔ ۱۷۴: به بزم عشق نه تنها دل شکسته پر اس ...63شمارهٔ ۱۷۵: گر به دست آید گل داغ از گلستان خو ...64شمارهٔ ۱۷۶: حرف مجنون تو از گلبرگ تر نازکتر ا ...65شمارهٔ ۱۷۷: گریه ابر از سمن رنگین تر است 66شمارهٔ ۱۷۸: گر شب وصل تو بی مهتاب باشد بهتر ا ...67شمارهٔ ۱۷۹: موم شمع کشته از دل چون شد آهن بهت ...68شمارهٔ ۱۸۰: بسکه سودای تماشای تو پنهان در سر ...69شمارهٔ ۱۸۱: سینه صافیهای من روشنگر است 70شمارهٔ ۱۸۲: هر نفس جزو پریشان کتاب دیگر است 71شمارهٔ ۱۸۳: الفت آباد محبت را خراج دیگر است 72شمارهٔ ۱۸۴: قفل غم بهر گشاد دل کلید دیگر است 73شمارهٔ ۱۸۵: اقلیم درد را سحر و شام دیگر است 74شمارهٔ ۱۸۶: جبهه تسلیم جان را سجده گاه دیگر ا ...75شمارهٔ ۱۸۷: نکنی صید یقینی به گمانی که تو راس ...76شمارهٔ ۱۸۸: شمشیر عشق را نمک شرم جوهر است 77شمارهٔ ۱۸۹: گرد راه تو جلوه پرداز است 78شمارهٔ ۱۹۰: روز جزا خجالت سرشار نارساست 79شمارهٔ ۱۹۱: ساقی همین نه از تو دل ما در آتش ا ...80شمارهٔ ۱۹۲: قطع نظر جزای دل بدگمان خوش است 81شمارهٔ ۱۹۳: آتش زدی به لاله، عذار اینچنین خوش ...82شمارهٔ ۱۹۴: فیض نومیدی از امید مروت بیش است 83شمارهٔ ۱۹۵: پرواز هوای تو که بال و پر شمع است 84شمارهٔ ۱۹۶: تعلق سد راه کام عشق است 85شمارهٔ ۱۹۷: سلیمانی است دل نقش نگینش نام معشو ...86شمارهٔ ۱۹۸: دل اگر رفت گرفتار طلسم خاک است 87شمارهٔ ۱۹۹: همه روی زمین خطرناک است 88شمارهٔ ۲۰۰: بهار شوخی او جشن تازه فلک است 89شمارهٔ ۲۰۱: ز تاب اینکه به رویت نقاب نزدیک اس ...90شمارهٔ ۲۰۲: به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ اس ...91شمارهٔ ۲۰۳: دل بی غم گل بی آب و رنگ است 92شمارهٔ ۲۰۴: گلبانگ عاشقان چمن راز بلبل است 93شمارهٔ ۲۰۵: نی همین نقش پی شوق جنون پیما دل ا ...94شمارهٔ ۲۰۶: ممنون خویش بودن دل قوت دل است 95شمارهٔ ۲۰۷: هستی و نیستی آیینه دیدار دل است 96شمارهٔ ۲۰۸: می تواند جوش زد تا آسمان آخر دل ا ...97شمارهٔ ۲۰۹: گردش چشم او ایاغ دل است 98شمارهٔ ۲۱۰: جلوه باغ نظر و چهره گلستان دل است 99شمارهٔ ۲۱۱: توفیق زاده نظر پاک من دل است 100شمارهٔ ۲۱۲: شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است 101شمارهٔ ۲۱۳: مپرس غم ز برای چه آشنای دل است 102شمارهٔ ۲۱۴: هر کجا موج هیاهوی دل است 103شمارهٔ ۲۱۵: چون محبت جوش باطن زد فراغت مشکل ا ...104شمارهٔ ۲۱۶: پیش او اظهار غمهای نهانی مشکل است 105شمارهٔ ۲۱۷: هر چند باده قوت دل و شربت گل است 106شمارهٔ ۲۱۸: از نگاهش خلد ایما پر گل است 107شمارهٔ ۲۱۹: صبح مشاطه هوای گل است 108شمارهٔ ۲۲۰: آن چهره که خورشید غلام است کدام ا ...109شمارهٔ ۲۲۱: ساقی نشناسیم دل از دست کدام است 110شمارهٔ ۲۲۲: تسلیم اسیر سلسله انقیاد ماست 111شمارهٔ ۲۲۳: در بر دل تو و دل دلبر ماست 112شمارهٔ ۲۲۴: گر شود همسایه زلفت صبا نامحرم است 113شمارهٔ ۲۲۵: دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست 114شمارهٔ ۲۲۶: هر دل که زعشق یارگرم است 115شمارهٔ ۲۲۷: فغانم از دل دیوانه گرم است 116شمارهٔ ۲۲۸: پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است 117شمارهٔ ۲۲۹: حرف بی صرفه و بیتابی اظهار کم است 118شمارهٔ ۲۳۰: فراموشی فراموش دل ماست 119شمارهٔ ۲۳۱: چشم بدخو چون هجوم آورد طاقت خوشنم ...120شمارهٔ ۲۳۲: چمن چمن گل آشفتگی به دامن ماست 121شمارهٔ ۲۳۳: ز فیض گریه چمن یک بساط چیده ماست 122شمارهٔ ۲۳۴: دردی که رنگ چاره نداند دوای ماست 123شمارهٔ ۲۳۵: به رنگ باده صراحی طلسم هستی ماست 124شمارهٔ ۲۳۶: فتادگی ثمر نخل سرفرازی ماست 125شمارهٔ ۲۳۷: به عالم حکم اشک ما روان است 126شمارهٔ ۲۳۸: درد دل گفتن همین تنها نه در نا گف ...127شمارهٔ ۲۳۹: مژه ها با نگاه در سخن است 128شمارهٔ ۲۴۰: به حرف لب نگشودن رسایی سخن است 129شمارهٔ ۲۴۱: امتحان خلق دل پامال سودا کردن است 130شمارهٔ ۲۴۲: بزم حیرت را چراغ از دیده ما روشن ...131شمارهٔ ۲۴۳: شمع راز من ز سیمای نگفتن روشن است 132شمارهٔ ۲۴۴: کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن ا ...133شمارهٔ ۲۴۵: اخگرم آفت بیداری من خواب من است 134شمارهٔ ۲۴۶: ساغر باده شرمسار من است 135شمارهٔ ۲۴۷: دریا نمی ز اشک نمک پرور من است 136شمارهٔ ۲۴۸: آه بی تاثیر من تیر من است 137شمارهٔ ۲۴۹: دل پروانه فروغ گهر راز من است 138شمارهٔ ۲۵۰: کشته ناز تو کی با کش ز طعن دشمن ا ...139شمارهٔ ۲۵۱: حشر آرام لقب آتش خس پوش من است 140شمارهٔ ۲۵۲: خرابه گرد فلک احتشام آه من است 141شمارهٔ ۲۵۳: جمعیت جهان ز پریشانی من است 142شمارهٔ ۲۵۴: سخت حیران شده ام فرصت دیدن این اس ...143شمارهٔ ۲۵۵: آهم از بس که آتشین است 144شمارهٔ ۲۵۶: هر چند بهشت دلنشین است 145شمارهٔ ۲۵۷: بسترم تیغ و زخم بالین است 146شمارهٔ ۲۵۸: تماشاگاه دل چشم سیاه است 147شمارهٔ ۲۵۹: با سمند تو مگر مه به گرو تاخته اس ...148شمارهٔ ۲۶۰: گریه خاکستر گداخته است 149شمارهٔ ۲۶۱: سجده غفلت من قبله نما ساخته است 150شمارهٔ ۲۶۲: دیگر به بزم او سخن ما گذشته است 151شمارهٔ ۲۶۳: کار نفس ز جلوه رنگین گذشته است 152شمارهٔ ۲۶۴: گرد کلفت در جنون درد ایاغم گشته ا ...153شمارهٔ ۲۶۵: گلشن ز جلوه تو پریخانه گشته است 154شمارهٔ ۲۶۶: از اشک و آه من گل و سنبل شکفته اس ...155شمارهٔ ۲۶۷: بهر پابوس تو از خاکم غباری برنخاس ...156شمارهٔ ۲۶۸: به جنون عشق مایل افتاده است 157شمارهٔ ۲۶۹: کدام شوق به راه دویدن افتاده است 158شمارهٔ ۲۷۰: هر طرف باد صبا زان طره بویی برده ...159شمارهٔ ۲۷۱: نه همین از دوری احباب داغم کرده ا ...160شمارهٔ ۲۷۲: آنکه صید عالم از چشم خماری کرده ا ...161شمارهٔ ۲۷۳: دیوانه گر به دل غم دنیا شمرده است 162شمارهٔ ۲۷۴: گلستان شرم و گلزار حیا آورده است 163شمارهٔ ۲۷۵: دلم از یاد تو خندان شده است 164شمارهٔ ۲۷۶: به دور ما نگه مشفقانه را چه شده ا ...165شمارهٔ ۲۷۷: یاد زلف تو مرا مصرع حالی شده است 166شمارهٔ ۲۷۸: گریه زچشمم به امان آمده است 167شمارهٔ ۲۷۹: شور دل پیشتر از دل به جهان آمده ا ...168شمارهٔ ۲۸۰: بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده اس ...169شمارهٔ ۲۸۱: تا غم نبوده خاطر خرم نبوده است 170شمارهٔ ۲۸۲: موجه دریا ز شورم مصرع پیچیده است 171شمارهٔ ۲۸۳: بعد عمری سویم از روی مروت دیده اس ...172شمارهٔ ۲۸۴: رنجی که چشم شب پره از نور دیده اس ...173شمارهٔ ۲۸۵: ز بویی بیخودم رویی که دیده است 174شمارهٔ ۲۸۶: مطرب ترانه ای که دماغم رسیده است 175شمارهٔ ۲۸۷: بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است 176شمارهٔ ۲۸۸: خلوت جان را تجلی از چراغ سینه است 177شمارهٔ ۲۸۹: هر نگاه گرم ما مجنون کامل گشته ای ...178شمارهٔ ۲۹۰: دشت جنون ز فتنه چشم تو دیده ای اس ...179شمارهٔ ۲۹۱: هر سر مویم ز افغان بلبل دیوانه ای ...180شمارهٔ ۲۹۲: نظر به جوهر اصلی نه زشت مکتسبی اس ...181شمارهٔ ۲۹۳: خیال دام و قفس انتظار آزادی است 182شمارهٔ ۲۹۴: دارم دلی که آینه پیرای بیخودی است 183شمارهٔ ۲۹۵: دلم را صبح عید جانسپاری است 184شمارهٔ ۲۹۶: از خوی تو عالم چمن شعله نگاری است 185شمارهٔ ۲۹۷: هر عارض افروخته مشاطه نازی است 186شمارهٔ ۲۹۸: دل آواره مستمندکسی است 187شمارهٔ ۲۹۹: دلی دارم که مست جام ساقی است 188شمارهٔ ۳۰۰: دو جهان از کتاب دل ورقی است 189شمارهٔ ۳۰۱: بازم از مژگان شوخی خارخار عاشقی ا ...190شمارهٔ ۳۰۲: داری تمام عالم اگر آشنا یکی است 191شمارهٔ ۳۰۳: دامان پاک عاشق و برگ سمن یکی است 192شمارهٔ ۳۰۴: جایی که دامگاه غزال رمیدگی است 193شمارهٔ ۳۰۵: در تماشای تو هر چشمی دلی است 194شمارهٔ ۳۰۶: هر سبزه این باغ نشان خم دامی است 195شمارهٔ ۳۰۷: خموشیها عجب شیرین زبانی است 196شمارهٔ ۳۰۸: بهار عمر و نوروز جوانی است 197شمارهٔ ۳۰۹: حال دل را تنم از ضعف زبانم گویاست 198شمارهٔ ۳۱۰: هر غنچه نشکفته نظر باز نگاهی است 199شمارهٔ ۳۱۱: ز جام عشق تو هر سبزه مست سودایی ا ...200شمارهٔ ۳۱۲: نگاهش دورگرد آشنایی است 201شمارهٔ ۳۱۳: گل هر ابر رنگین هوایی است 202شمارهٔ ۳۱۴: ز حرف دوست اگر کار من نرفت از دست 203شمارهٔ ۳۱۵: هر جا که نقش توبه شکستن شود درست 204شمارهٔ ۳۱۶: ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست 205شمارهٔ ۳۱۷: در دامت آن غبار که بر بال و پر نش ...206شمارهٔ ۳۱۸: شادیم از دلی که شکستن عیار اوست 207شمارهٔ ۳۱۹: حسن آتش و دل سمندر اوست 208شمارهٔ ۳۲۰: جفا جویی سپند آتش اوست 209شمارهٔ ۳۲۱: درد بیدرمان دوای جان بی آرام اوست 210شمارهٔ ۳۲۲: آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان ا ...211شمارهٔ ۳۲۳: کرده خونم را صف مژگان چراغان زیر ...212شمارهٔ ۳۲۴: بیقراریهای عشق آیینه دار خوی دوست 213شمارهٔ ۳۲۵: گر دل غبار گشته امید خیال هست 214شمارهٔ ۳۲۶: وحدت جهان گرفت و تماشا چنانکه هست 215شمارهٔ ۳۲۷: هنوزم در دل از غم ریشه ای هست 216شمارهٔ ۳۲۸: اگر ستم کند امید احترامی هست 217شمارهٔ ۳۲۹: با اشک تلخکام اسیران گلاب چیست 218شمارهٔ ۳۳۰: صیقل رسوایی راز نهان پیداست کیست 219شمارهٔ ۳۳۱: دماغ وحشی ما صید بوی الفت کیست 220شمارهٔ ۳۳۲: فرزانگی در آتش غفلت سپند کیست 221شمارهٔ ۳۳۳: آن دل که نام درد نداند سپند کیست 222شمارهٔ ۳۳۴: فیض بیداری مسیح بخت آلود کیست 223شمارهٔ ۳۳۵: نمی داند محبت درهم از کیست 224شمارهٔ ۳۳۶: بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست 225شمارهٔ ۳۳۷: گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست 226شمارهٔ ۳۳۸: جنون بوی گل افسانه کیست 227شمارهٔ ۳۳۹: بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگان ...228شمارهٔ ۳۴۰: گریه بیقرار پیدا نیست 229شمارهٔ ۳۴۱: رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا ...230شمارهٔ ۳۴۲: به فکر خاطر ناشاد ما نیست 231شمارهٔ ۳۴۳: ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست 232شمارهٔ ۳۴۴: از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست 233شمارهٔ ۳۴۵: گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست 234شمارهٔ ۳۴۶: نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هی ...235شمارهٔ ۳۴۷: همزبان بزم ما غیر از در و دیوار ن ...236شمارهٔ ۳۴۸: جلوه ای از چشم دل مستور نیست 237شمارهٔ ۳۴۹: همتم را ترک عالم کمتر از تسخیر نی ...238شمارهٔ ۳۵۰: صبرم حریف عربده نیم ناز نیست 239شمارهٔ ۳۵۱: از راز محبت که گلی جز خطرش نیست 240شمارهٔ ۳۵۲: گرچه از سامان حیرانی نظر درویش نی ...241شمارهٔ ۳۵۳: خجلت الفت کشد هر دل که با ما صاف ...242شمارهٔ ۳۵۴: عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک ...243شمارهٔ ۳۵۵: جز مراد دلت مرادم نیست 244شمارهٔ ۳۵۶: کدام صبح که سرمشق انتظارم نیست 245شمارهٔ ۳۵۷: به دور چشم توام التجا به دوران نی ...246شمارهٔ ۳۵۸: در تن بیمار لعل روح پرورد تو نیست 247شمارهٔ ۳۵۹: در سراپای شهید غم پنهان تو نیست 248شمارهٔ ۳۶۰: دیده ناکام را جز تهمت نظاره نیست 249شمارهٔ ۳۶۱: خرقه پوشی است خودنمایی نیست 250شمارهٔ ۳۶۲: آیا دیگر چه مدعا داشت 251شمارهٔ ۳۶۳: فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت 252شمارهٔ ۳۶۴: رواج ساختگی های روزگار نداشت 253شمارهٔ ۳۶۵: عاشق آن روز که جا در خم آن دام ند ...254شمارهٔ ۳۶۶: در دیار ما زمین مشت غباری هم نداش ...255شمارهٔ ۳۶۷: در حلقه زلف تو دلی چله نشین داشت 256شمارهٔ ۳۶۸: سبزه ما کی ز برق خرمنی اندیشه داش ...257شمارهٔ ۳۶۹: دلم با سوز پنهانی سری داشت 258شمارهٔ ۳۷۰: تا کی از شام جدایی ماجرا خواهد گذ ...259شمارهٔ ۳۷۱: در دلم سیر کوی یار گذشت 260شمارهٔ ۳۷۲: بیگانگی ز شکوه شام و سحر گذشت 261شمارهٔ ۳۷۳: دامن صحرا و کوه از دامن گلچین گذش ...262شمارهٔ ۳۷۴: گردش چشم تماشا می گشت 263شمارهٔ ۳۷۵: شوق روزی که پی چاک گریبان می گشت 264شمارهٔ ۳۷۶: حرف شوقت مختصر خواهم نوشت 265شمارهٔ ۳۷۷: نامه شوق تو را گر مختصر خواهم نوش ...266شمارهٔ ۳۷۸: فلک برات که بر شهپر هما ننوشت 267شمارهٔ ۳۷۹: دیده ام یک مژه آرام به خوابی ننوش ...268شمارهٔ ۳۸۰: گشته آیینه بیقرار خطت 269شمارهٔ ۳۸۱: نشینم گوشه ای با خاطر ناشاد هر سا ...270شمارهٔ ۳۸۲: قرب شاهان بی صدف کی گوهر شهوار یا ...271شمارهٔ ۳۸۳: می کشیدی و نگه سیر چمن یاد گرفت 272شمارهٔ ۳۸۴: گلستانی که هوای دل نومید گرفت 273شمارهٔ ۳۸۵: تا غمش در دلم قرار گرفت 274شمارهٔ ۳۸۶: از قدش جلوه باز کام گرفت 275شمارهٔ ۳۸۷: آهم گره گشاست مدد می توان گرفت 276شمارهٔ ۳۸۸: مشق گداز دل ز نفس می توان گرفت 277شمارهٔ ۳۸۹: ره بر امید بیشترک می توان گرفت 278شمارهٔ ۳۹۰: هر دم ز گریه فیض نوی می توان گرفت 279شمارهٔ ۳۹۱: لاله به کف جام دمیدن گرفت 280شمارهٔ ۳۹۲: شرم رخت به دیده نقاب سمن گرفت 281شمارهٔ ۳۹۳: جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت 282شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت 283شمارهٔ ۳۹۵: گر عسس مال کسی از دزد معنی می گرف ...284شمارهٔ ۳۹۶: جلوه حسن تو بس در صورت و معنی گرف ...285شمارهٔ ۳۹۷: آمد از ذوق تپیدن نفس از یادم رفت 286شمارهٔ ۳۹۸: از پاک بینشی دل اهل نظر شکفت 287شمارهٔ ۳۹۹: داروی هوش و هوش ربایی خوشا دلت 288شمارهٔ ۴۰۰: پرده چشم سمن پیراهنت 289شمارهٔ ۴۰۱: ای چار رکن عالم خشتی ز بارگاهت 290شمارهٔ ۴۰۲: نگشته مست تو هرگز به هیچ در محتاج 291شمارهٔ ۴۰۳: مگشای پیش هر کس بار فسانه چون موج 292شمارهٔ ۴۰۴: گه به درد و گه به داغ ما مپیچ 293شمارهٔ ۴۰۵: لطف سخن و تازگی لفظ و ادا هیچ 294شمارهٔ ۴۰۶: بیند اگر ز گرد ره او رواج صبح 295شمارهٔ ۴۰۷: آن میگساری شب و این دور باش صبح 296شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح 297شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح 298شمارهٔ ۴۱۰: دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح 299شمارهٔ ۴۱۱: بسکه از مهر او گداخته صبح 300شمارهٔ ۴۱۲: جذبه شوق که می ریخت به پیمانه صبح 301شمارهٔ ۴۱۳: سیم اشکم صیقل آیینه گلهای صبح 302شمارهٔ ۴۱۴: گشته تا صیاد ما مژگان شوخ 303شمارهٔ ۴۱۵: که گفته سنگ دلت کفه محبت باد 304شمارهٔ ۴۱۶: اضطرابم رهین طاقت باد 305شمارهٔ ۴۱۷: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 306شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد 307شمارهٔ ۴۱۹: گلشن آرای خیالم حسن محجوب تو باد 308شمارهٔ ۴۲۰: غمی که درد نیفزود ننگ سلسله باد 309شمارهٔ ۴۲۱: عنان دل به مژگان می توان داد 310شمارهٔ ۴۲۲: رشته وادی هجر تو گرم سر می داد 311شمارهٔ ۴۲۳: اشکم از بس کرده آب روی گلها را زی ...312شمارهٔ ۴۲۴: گلاب خون و عبیر غبار می طلبد 313شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیب ...314شمارهٔ ۴۲۶: کجا بی کاوش دردی صد چاک می زیبد 315شمارهٔ ۴۲۷: قطره چون موج اضطراب افتد 316شمارهٔ ۴۲۸: ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افت ...317شمارهٔ ۴۲۹: آتشی نیست محبت که به ناپاک افتد 318شمارهٔ ۴۳۰: گلستان شو ز می تا نوبهار از چشم ر ...319شمارهٔ ۴۳۱: در دام تمنای تو گر بر سرم افتد 320شمارهٔ ۴۳۲: به لب هر دم ز شادی شکر این سودا ن ...321شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزن ...322شمارهٔ ۴۳۴: دلم تا چند از شرم نگاهی مضطرب گرد ...323شمارهٔ ۴۳۵: همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گرد ...324شمارهٔ ۴۳۶: گر دل شکند مهرت از او دور نگردد 325شمارهٔ ۴۳۷: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 326شمارهٔ ۴۳۸: با ذوق گریه از دل خوناب کم نگردد 327شمارهٔ ۴۳۹: اشکم از یاد لبت آب گهر می گردد 328شمارهٔ ۴۴۰: دل شکسته درستی پذیر می گردد 329شمارهٔ ۴۴۱: در آن وادی که سرعت خاک دامنگیر می ...330شمارهٔ ۴۴۲: چه شد گردیده ام حیران لبم خاموش م ...331شمارهٔ ۴۴۳: عبث فضولی عقلم وکیل می گردد 332شمارهٔ ۴۴۴: ز شوخی مژه گر جام برنمی گردد 333شمارهٔ ۴۴۵: چه کرده ام که دگر بدگمان نمی گردد 334شمارهٔ ۴۴۶: اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد 335شمارهٔ ۴۴۷: ز آهم خاطر منت گساران تازه می گرد ...336شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گ ...337شمارهٔ ۴۴۹: خیال بت مرا بس در دل دیوانه می گر ...338شمارهٔ ۴۵۰: گردیده ام اسیر دوا یا علی مدد 339شمارهٔ ۴۵۱: مالک رقاب فتح و ظفر یا علی مدد 340شمارهٔ ۴۵۲: ز خون دل چه قدرها چمن حنا بندد 341شمارهٔ ۴۵۳: چو نیرنگ محبت چشم ارباب نظر بندد 342شمارهٔ ۴۵۴: دلی نسیم به عید بهار می بندد 343شمارهٔ ۴۵۵: ندیدم آن لب شیرین بخندد 344شمارهٔ ۴۵۶: گل ویرانه عاشق به روی آب می خندد 345شمارهٔ ۴۵۷: از تماشای رخت شام و سحر می خندد 346شمارهٔ ۴۵۸: دید در خواب که بر وضع جهان می خند ...347شمارهٔ ۴۵۹: میان مهربانی آنچنان بیگانه می خند ...348شمارهٔ ۴۶۰: دیوانه ما قحط خریدار پسندد 349شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد 350شمارهٔ ۴۶۲: غبار عشقم از انجام من آغاز می بار ...351شمارهٔ ۴۶۳: پس از عمری به رویم گر نگاهی کرد ج ...352شمارهٔ ۴۶۴: بخت با ما سر جفا دارد 353شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا ...354شمارهٔ ۴۶۶: بهار می رسد و برگ عیشها دارد 355شمارهٔ ۴۶۷: در راه تو دل شتاب دارد 356شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دا ...357شمارهٔ ۴۶۹: از دل ما دلت خبر دارد 358شمارهٔ ۴۷۰: به جایی می رسد شوقی که الفت راهبر ...359شمارهٔ ۴۷۱: ز آهم هر طرف دل وحشتستان دگر دارد 360شمارهٔ ۴۷۲: جدا هر جلوه ای بینی ز سودای نظر د ...361شمارهٔ ۴۷۳: شوق رازی است که اظهار در آتش دارد 362شمارهٔ ۴۷۴: خطی از هر سر مو محشر تابم دارد 363شمارهٔ ۴۷۵: گل خیال که در آب و آتشم دارد 364شمارهٔ ۴۷۶: ز استخوان ساخته صنعتگر قدرت درمی 365شمارهٔ ۴۷۷: چرخ به تسلیم پیشه دست ندارد 366شمارهٔ ۴۷۸: هر دل خبر از آینه دید ندارد 367شمارهٔ ۴۷۹: دلی کز غمش می به ساغر ندارد 368شمارهٔ ۴۸۰: نگاه خونی و مژگان تیغزن دارد 369شمارهٔ ۴۸۱: نزاکت اینقدر نی برگ گل نی یاسمن د ...370شمارهٔ ۴۸۲: دل ما زخمی از مرهم ندارد 371شمارهٔ ۴۸۳: بیدل چه سراید به خیالی که ندارد 372شمارهٔ ۴۸۴: غبار عاشق اکسیر وفا در آستین دارد 373شمارهٔ ۴۸۵: ز رنگین شیوه ها گلزار بلبل آفرین ...374شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد 375شمارهٔ ۴۸۷: نگه در دیده اندام تو دارد 376شمارهٔ ۴۸۸: نه اشک است اینکه بی یاد تو در چشم ...377شمارهٔ ۴۸۹: بوی گل و روی ماه دارد 378شمارهٔ ۴۹۰: هر دل که غم همیشه دارد 379شمارهٔ ۴۹۱: دل زخم که جان داغ که گل خار که دا ...380شمارهٔ ۴۹۲: تغافل در نگه پنهان که دارد 381شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد 382شمارهٔ ۴۹۴: زاهد از سبحه رشته ای دارد 383شمارهٔ ۴۹۵: فقر هم خودنمایی ای دارد 384شمارهٔ ۴۹۶: حباب با دل من آشنایی ای دارد 385شمارهٔ ۴۹۷: شمع بزم تو دماغ از می شوخی دارد 386شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی د ...387شمارهٔ ۴۹۹: ز ابر جلوه مهتاب تازگی دارد 388شمارهٔ ۵۰۰: دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد 389شمارهٔ ۵۰۱: گل پژمرده، رنگی غیر حسرت بر نمی د ...390شمارهٔ ۵۰۲: به بزم شیخ و برهمن نشستنی دارد 391شمارهٔ ۵۰۳: تماشای بهار عافیت گل چیدنی دارد 392شمارهٔ ۵۰۴: دلم ز دانه ناکشته دامنی دارد 393شمارهٔ ۵۰۵: گر دست هوای تو به دلها نگذارد 394شمارهٔ ۵۰۶: نه تنها صبر با کم آرزوی بیش نگذار ...395شمارهٔ ۵۰۷: اگر بینش ز مژگان پر برآرد 396شمارهٔ ۵۰۸: جذب نگهت جام می از تاک برآرد 397شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد 398شمارهٔ ۵۱۰: دلم وحشی شود رازش اگر لب بر زبان ...399شمارهٔ ۵۱۱: مگو کشتن بلایی بر سر منصور می آرد 400شمارهٔ ۵۱۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 401شمارهٔ ۵۱۳: پروانه چراغ وفا پر کجا برد 402شمارهٔ ۵۱۴: سودای تو ما را به تمنای دگر برد 403شمارهٔ ۵۱۵: رنگی که حسن از دل نومید می برد 404شمارهٔ ۵۱۶: کلفت زخاطرم دل بیدار می برد 405شمارهٔ ۵۱۷: خط رسید آن چشم و آن ابرو همان دل ...406شمارهٔ ۵۱۸: از من و بلبل صبا صبر و تحمل می بر ...407شمارهٔ ۵۱۹: چنگ دل از نغمه ای نی از نوایی می ...408شمارهٔ ۵۲۰: کی دل کلید راز به دست زبان سپرد 409شمارهٔ ۵۲۱: بسکه دارم به دل محبت درد 410شمارهٔ ۵۲۲: کی قیامت در نظر با این تماشا بگذر ...411شمارهٔ ۵۲۳: نیست درویش آنکه از تاراج عزت بگذر ...412شمارهٔ ۵۲۴: یاد چشمت سرگران تا چند از دل بگذر ...413شمارهٔ ۵۲۵: گر آسمان زکینه دیرینه بگذرد 414شمارهٔ ۵۲۶: نه همین گرد ره شوق ز صرصر گذرد 415شمارهٔ ۵۲۷: در دلم یاد یار می گذرد 416شمارهٔ ۵۲۸: کسی که در دل خود از نیاز می گذرد 417شمارهٔ ۵۲۹: آفتی وام می توانم کرد 418شمارهٔ ۵۳۰: ترک غمت از کشتن و بستن نتوان کرد 419شمارهٔ ۵۳۱: رخی از باده رخشان می توان کرد 420شمارهٔ ۵۳۲: گریبان رشک گلشن می توان کرد 421شمارهٔ ۵۳۳: وفا با خاکساری می توان کرد 422شمارهٔ ۵۳۴: هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد 423شمارهٔ ۵۳۵: دلی کجاست که سامان عیش ما گیرد 424شمارهٔ ۵۳۶: زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیر ...425شمارهٔ ۵۳۷: ز اشکم غنچه در هر جا گلاب رنگ می ...426شمارهٔ ۵۳۸: وفا به مهر و عداوت به کین نمی ارز ...427شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد 428شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا ...429شمارهٔ ۵۴۱: دل رمیده به صد آب و تاب می سوزد 430شمارهٔ ۵۴۲: نه همین نامه چو شمع از خبرم می سو ...431شمارهٔ ۵۴۳: جنون هر لحظه چون تاکم به تارک خاک ...432شمارهٔ ۵۴۴: توفیق در این بادیه رهبر نشناسد 433شمارهٔ ۵۴۵: دیوانه او غیر تحمل نشناسد 434شمارهٔ ۵۴۶: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 435شمارهٔ ۵۴۷: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 436شمارهٔ ۵۴۸: گذشته ایم ز سر تا به نقش پا چه رس ...437شمارهٔ ۵۴۹: جایی که حکم ناله شبگیر می رسد 438شمارهٔ ۵۵۰: شوق ره گم کرده ای از وادی دل می ر ...439شمارهٔ ۵۵۱: دل اگر گم شده دلدار سلامت باشد 440شمارهٔ ۵۵۲: کسی که داغ جنونش طراز سر باشد 441شمارهٔ ۵۵۳: نوبهار است به میخانه مبارک باشد 442شمارهٔ ۵۵۴: نگه یار گریبان تو باشد 443شمارهٔ ۵۵۵: جنون داغی ز سودای تو باشد 444شمارهٔ ۵۵۶: خوشا آن دل که سرگرم غم جانانه ای ...445شمارهٔ ۵۵۷: جنون فسرده دلم را طبیب خواهد شد 446شمارهٔ ۵۵۸: اگر با دیده اعجاز محبت یار خواهد ...447شمارهٔ ۵۵۹: دمی که از نگهت سرمه ستم نکشد 448شمارهٔ ۵۶۰: دیوانه تو بار محبت نمی کشد 449شمارهٔ ۵۶۱: بسکه دامان حجاب از الفت من می کشد 450شمارهٔ ۵۶۲: ز آسمان محبت چه وحی نازل شد 451شمارهٔ ۵۶۳: عالم از جلوه تو خرم شد 452شمارهٔ ۵۶۴: گر چه مجنون را محبت از هوس زایل ن ...453شمارهٔ ۵۶۵: مرا چون غنچه هر دم چاک دل از چاک ...454شمارهٔ ۵۶۶: در محبت اشک و آه بی محابا را چه ش ...455شمارهٔ ۵۶۷: می کنم پرواز ذوق جانفشانی را چه ش ...456شمارهٔ ۵۶۸: ز خوی سرکشی دل در بر امید می رقصد 457شمارهٔ ۵۶۹: تیغ بر کفش دیدم خون من به جوش آمد 458شمارهٔ ۵۷۰: رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد 459شمارهٔ ۵۷۱: کو ذره ای که صد خور بار جفا نداند 460شمارهٔ ۵۷۲: چشم ما پاک بود پاک حیا می داند 461شمارهٔ ۵۷۳: دل آتش پرستم شعله از اخگر نمی دان ...462شمارهٔ ۵۷۴: به دل اضطرابی دعا می رساند 463شمارهٔ ۵۷۵: شکفتن در ریاض خاطرم بیکار می ماند 464شمارهٔ ۵۷۶: دل شکاران که مرا بی سر و پا ساخته ...465شمارهٔ ۵۷۷: مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده ا ...466شمارهٔ ۵۷۸: همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده ان ...467شمارهٔ ۵۷۹: دوستان فکری به حالم کرده اند 468شمارهٔ ۵۸۰: پاک بینان الفتی با داغ پنهان کرده ...469شمارهٔ ۵۸۱: از دلم روزی که طرح روزگار انداختن ...470شمارهٔ ۵۸۲: عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بست ...471شمارهٔ ۵۸۳: به دلم بال و پر ناله کشیدن دادند 472شمارهٔ ۵۸۴: فریب جلوه مستانه دادند 473شمارهٔ ۵۸۵: تا دل مست تو را داغ وفا بخشیدند 474شمارهٔ ۵۸۶: عاجزان چون نام غیرت می برند 475شمارهٔ ۵۸۷: از وفا صافدلانی که می ناب خورند 476شمارهٔ ۵۸۸: بیدلان ملک وفا را نه به خاتم گیرن ...477شمارهٔ ۵۸۹: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 478شمارهٔ ۵۹۰: خاموشی از ترانه ما جوش می زند 479شمارهٔ ۵۹۱: گه نگاهش کاروان چشم آهو می زند 480شمارهٔ ۵۹۲: آنانکه هوس مائده کام شناسند 481شمارهٔ ۵۹۳: سرمه ای هر جا به چشم داغ سودا می ...482شمارهٔ ۵۹۴: دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند 483شمارهٔ ۵۹۵: به تغافل اگرم چشم تو رسوا نکند 484شمارهٔ ۵۹۶: همه دردیم تا دوا چه کند 485شمارهٔ ۵۹۷: صف مژگان تو دل را چمن سینه کند 486شمارهٔ ۵۹۸: خرم کسی که دل به غمت شاد می کند 487شمارهٔ ۵۹۹: خار گلزار وفا گل می کند 488شمارهٔ ۶۰۰: رشک حسنت خار در پیراهن گل می کند 489شمارهٔ ۶۰۱: در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند 490شمارهٔ ۶۰۲: نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند 491شمارهٔ ۶۰۳: در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند 492شمارهٔ ۶۰۴: در بزم چو با عارض پر نور نشیند 493شمارهٔ ۶۰۵: یک سرنوشت طالع ما بی خطر نبود 494شمارهٔ ۶۰۶: امشب که خیال رخ او شمع نظر بود 495شمارهٔ ۶۰۷: چون دل ما گر دل یک قطره باران تنگ ...496شمارهٔ ۶۰۸: دوش ساز ناله ام آهنگ بود 497شمارهٔ ۶۰۹: گر دو روزی کامجو در عشق بی آرام ب ...498شمارهٔ ۶۱۰: گر سر و کار کسی با دل نبود 499شمارهٔ ۶۱۱: سرکنم آوارگی منزل همان گیرم نبود 500شمارهٔ ۶۱۲: از جان که می شنید اگر حرف غم نبود 501شمارهٔ ۶۱۳: دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود 502شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه ب ...503شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می د ...504شمارهٔ ۶۱۶: هرکجا مست حیا آن بت طناز رود 505شمارهٔ ۶۱۷: صبح است و فیض گریه مستانه می رود 506شمارهٔ ۶۱۸: گر آفتاب مهر تو از سینه می رود 507شمارهٔ ۶۱۹: ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا ...508شمارهٔ ۶۲۰: دشمن هوشی به رویت چشم تر نتوان گش ...509شمارهٔ ۶۲۱: گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم ش ...510شمارهٔ ۶۲۲: از شکستن دل ما رام تظلم نشود 511شمارهٔ ۶۲۳: مستی ز شور لعل تو هشیار می شود 512شمارهٔ ۶۲۴: از من آن چشم تغافل کیش غافل می شو ...513شمارهٔ ۶۲۵: بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد 514شمارهٔ ۶۲۶: مست است و عرض آتش رخسار می دهد 515شمارهٔ ۶۲۷: هر که بیند لذت بیتابیم سر می دهد 516شمارهٔ ۶۲۸: عاشق از شوق نگاه واپسین جان می ده ...517شمارهٔ ۶۲۹: اجر جفا و مزد وفا را که می دهد 518شمارهٔ ۶۳۰: گر نگه نکهت گلزار حیا می باید 519شمارهٔ ۶۳۱: نگهبان چراغ راز دل خاموش می باید 520شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید 521شمارهٔ ۶۳۳: هر دل که ز بیداد تو نومید برآید 522شمارهٔ ۶۳۴: یاد چشمت چو به سیر دل ما می آید 523شمارهٔ ۶۳۵: از چمن بی نقاب می آید 524شمارهٔ ۶۳۶: غباری از طواف کعبه مقصود می آید 525شمارهٔ ۶۳۷: دلم زیاد نگاهت به شود می آید 526شمارهٔ ۶۳۸: یاد چشمت چو پی غارت جان می آید 527شمارهٔ ۶۳۹: کجا از آتش می گرمی خوی تو می آید 528شمارهٔ ۶۴۰: آسودگی خاطر ناشاد مپرسید 529شمارهٔ ۶۴۱: بیستون روزی به یاد خاطر شادم رسید 530شمارهٔ ۶۴۲: بوالهوس لاف محبت زد و آزار کشید 531شمارهٔ ۶۴۳: حیرانی ما باغ و بهار است ببینید 532شمارهٔ ۶۴۴: چقدرها ز رهت نشو و نما می روید 533شمارهٔ ۶۴۵: دل چو خون شد ناز اشک پرده در نتوا ...534شمارهٔ ۶۴۶: ندیدنی است بساط جهان قدم بردار 535شمارهٔ ۶۴۷: زاهد در این بهار به ما توبه واگذا ...536شمارهٔ ۶۴۸: زنده دردم به درمانم چه کار 537شمارهٔ ۶۴۹: جام بر کف خاطر اندوهگین دارد بهار 538شمارهٔ ۶۵۰: ساغری دارد به کف هر قطره باران به ...539شمارهٔ ۶۵۱: دیوانه خطت دل ویرانه بهار 540شمارهٔ ۶۵۲: پیداست عکس چهره گل در هوای ابر 541شمارهٔ ۶۵۳: شبنم باغ وفا از خار دندان سخت تر 542شمارهٔ ۶۵۴: حسنش از گلزارها گلزارتر 543شمارهٔ ۶۵۵: دلم خون شد دل بیداد خوشتر 544شمارهٔ ۶۵۶: ساقی تبسم مژه کام بیشتر 545شمارهٔ ۶۵۷: سینه صافی با عداوت خویشتر 546شمارهٔ ۶۵۸: بیتابم ز حوصله صاحب کمال تر 547شمارهٔ ۶۵۹: شهید راز پنهان را سرافرازی نهان ب ...548شمارهٔ ۶۶۰: انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر 549شمارهٔ ۶۶۱: خنده از گل جلوه از سرو خرامان تاز ...550شمارهٔ ۶۶۲: حیا پرورد نازی از دل اندوهگین مگذ ...551شمارهٔ ۶۶۳: خط آزادی پریشان می نماید در نظر 552شمارهٔ ۶۶۴: مستم و آن چشم شهلا در نظر 553شمارهٔ ۶۶۵: داردم شوق تو بیتاب سفر 554شمارهٔ ۶۶۶: زنجیر شوق ما شده روز و شب دگر 555شمارهٔ ۶۶۷: دیده ام از گرد گلگون تو جولان دگر 556شمارهٔ ۶۶۸: ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر 557شمارهٔ ۶۶۹: هر گردش چشم تو پریخانه دیگر 558شمارهٔ ۶۷۰: آشوب در قلمرو ترکش ندید تیر 559شمارهٔ ۶۷۱: به نام گریه من فال می زند زنجیر 560شمارهٔ ۶۷۲: نگنجد در سرم سودای زنجیر 561شمارهٔ ۶۷۳: بحر وجود محشر موج و حباب گیر 562شمارهٔ ۶۷۴: صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر 563شمارهٔ ۶۷۵: دست اگر داری بغیر از دامن صحرا مگ ...564شمارهٔ ۶۷۶: ای برای دلم سراپا ناز 565شمارهٔ ۶۷۷: ز فیض ابر شد زانسان جهان سبز 566شمارهٔ ۶۷۸: پرتو شمع تو پروانه گداز است هنوز 567شمارهٔ ۶۷۹: سرمه واری در نظر زان خاک پا دارم ...568شمارهٔ ۶۸۰: راحتم شد بستر خواب و در آزارم هنو ...569شمارهٔ ۶۸۱: مایه عیش اسیران خاطر غمناک بس 570شمارهٔ ۶۸۲: قرار بخش دل تنگ یاد آن گل بس 571شمارهٔ ۶۸۳: گفتگویی شنیده ام که مپرس 572شمارهٔ ۶۸۴: دارم دل افروخته چون خلوت فانوس 573شمارهٔ ۶۸۵: نکرده دست تهی اهل دیده را قلاش 574شمارهٔ ۶۸۶: شراری را نماند جا در آتش 575شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش 576شمارهٔ ۶۸۸: سینه تا شد قلمرو تیرش 577شمارهٔ ۶۸۹: خداوندا مکن کس را شهید خنجر نازش 578شمارهٔ ۶۹۰: صبا در نافه می غلطد ز گرد راه پاب ...579شمارهٔ ۶۹۱: کرده ام بسکه آرزوی خطش 580شمارهٔ ۶۹۲: ای چشم و چراغ آفرینش 581شمارهٔ ۶۹۳: گل گرفتار نقش بالینش 582شمارهٔ ۶۹۴: از قدش جلوه انتخاب فروش 583شمارهٔ ۶۹۵: ای کرده ز یاد ما فراموش 584شمارهٔ ۶۹۶: تا به کس روشن نسازم کفر ایمان بار ...585شمارهٔ ۶۹۷: بیکسیم ساخت خریدار خویش 586شمارهٔ ۶۹۸: جایی که گل از ناله کند بال و پر خ ...587شمارهٔ ۶۹۹: نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خو ...588شمارهٔ ۷۰۰: اشک بلبل نمک چش خویش 589شمارهٔ ۷۰۱: گر از تو بشنویم جواب سلام خویش 590شمارهٔ ۷۰۲: پرکاری معشوق نهان است در این باغ 591شمارهٔ ۷۰۳: اشک گلگونم به راه وعده می کارد چر ...592شمارهٔ ۷۰۴: بهارم گلستان در گلستان ضعف 593شمارهٔ ۷۰۵: همین دانسته چشمش جای می خون خوردن ...594شمارهٔ ۷۰۶: بر دلم آغوش صلح کل گشاید جنگ عشق 595شمارهٔ ۷۰۷: یکدلم گر چه پریشان نظرم ساخته عشق 596شمارهٔ ۷۰۸: خوابم شده تا سرمه بیداری توفیق 597شمارهٔ ۷۰۹: دارم دلی به سینه چو کژدم به زیر خ ...598شمارهٔ ۷۱۰: بیا ای هجر و وصلت مایه شیب و شباب ...599شمارهٔ ۷۱۱: شدی مست و زد چاک جیب قبا گل 600شمارهٔ ۷۱۲: دیدن رویش نه تنها می برد از یاد گ ...601شمارهٔ ۷۱۳: جلوه حسنت چمن پرداز گل 602شمارهٔ ۷۱۴: کرده ای انتخاب خنده گل 603شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل 604شمارهٔ ۷۱۶: سرگرم داغ دل نکند آرزوی گل 605شمارهٔ ۷۱۷: بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام 606شمارهٔ ۷۱۸: لبت به سهو نوازد گرم به یک دشنام 607شمارهٔ ۷۱۹: به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام 608شمارهٔ ۷۲۰: در وفا داری طلسم بیوفایی بسته ام 609شمارهٔ ۷۲۱: گر چه سودای تو یک عمر به سر داشته ...610شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام 611شمارهٔ ۷۲۳: فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام 612شمارهٔ ۷۲۴: در دل از مستی فغان گم کرده ام 613شمارهٔ ۷۲۵: لاله داغم ز گلزار جگر جوشیده ام 614شمارهٔ ۷۲۶: مشغول یاد اوست دل پاره پاره ام 615شمارهٔ ۷۲۷: لب تر نکرده از می هستی پیاله ام 616شمارهٔ ۷۲۸: بس که خود را بسته دام بلا می خواس ...617شمارهٔ ۷۲۹: ز یادش بس که هشیارم به خون خویشتن ...618شمارهٔ ۷۳۰: اگر عاقل اگر دیوانه مستم 619شمارهٔ ۷۳۱: ز شور عشق هرگز تلخ از شیرین ندانس ...620شمارهٔ ۷۳۲: گر گمان وصل آن نامهربان می داشتم 621شمارهٔ ۷۳۳: آتش از آن گرمی نگاه گرفتم 622شمارهٔ ۷۳۴: خراب آباد بودم عشق را معمار خود ک ...623شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم 624شمارهٔ ۷۳۶: دلی به خاک ره انتظار می بندم 625شمارهٔ ۷۳۷: نظر گشودم و سر منزل تو را دیدم 626شمارهٔ ۷۳۸: به کویش در لباس بوالهوس بسیار گرد ...627شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم 628شمارهٔ ۷۴۰: غمی رنگین تر از گلزار دارم 629شمارهٔ ۷۴۱: پیاله بر کف و چشم تو در نظر دارم 630شمارهٔ ۷۴۲: نگه در دیده مانند گلی در دام خس د ...631شمارهٔ ۷۴۳: خصم را زخمی شمشیر تحمل دارم 632شمارهٔ ۷۴۴: دلم گداخت سر ساغر گران دارم 633شمارهٔ ۷۴۵: سر و برگ هر شمع یا گل ندارم 634شمارهٔ ۷۴۶: دلی زخم انتخاب خنده گل در چمن دار ...635شمارهٔ ۷۴۷: نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من ...636شمارهٔ ۷۴۸: اگر شادم از غم رهایی ندارم 637شمارهٔ ۷۴۹: ز خون دیده و لخت جگر رنگین شبی دا ...638شمارهٔ ۷۵۰: دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم 639شمارهٔ ۷۵۱: نیم دیوانه تنها با محبت همسری دار ...640شمارهٔ ۷۵۲: سراپا یکدلم درد تمنای کسی دارم 641شمارهٔ ۷۵۳: ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم 642شمارهٔ ۷۵۴: درد و داغ نهانیی دارم 643شمارهٔ ۷۵۵: بود روزی که پا ز این گل برآرم 644شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم 645شمارهٔ ۷۵۷: گل داغم از رنگ و بو می گریزم 646شمارهٔ ۷۵۸: منم که نشئه می از خمار نشناسم 647شمارهٔ ۷۵۹: کاروان اشکم از اقلیم حیرت می رسم 648شمارهٔ ۷۶۰: خوار عشقم به اعتبار قسم 649شمارهٔ ۷۶۱: هوای خلد ندارم به کوی یار قسم 650شمارهٔ ۷۶۲: ز دست دل گهی در آتش و گه در چمن ب ...651شمارهٔ ۷۶۳: خوش آن نفس که غباری ز خاک کوی تو ...652شمارهٔ ۷۶۴: در نظر نقش و نگارت می کشم 653شمارهٔ ۷۶۵: تفسیر خموشی شده گویایی عشقم 654شمارهٔ ۷۶۶: حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم 655شمارهٔ ۷۶۷: ز چشم تر نمی آید تماشایی که من دا ...656شمارهٔ ۷۶۸: اگر بیهوده گردم شهر از صحرا نمی د ...657شمارهٔ ۷۶۹: کو جنون تا از می وارستگی ساغر زنم 658شمارهٔ ۷۷۰: صلحم نساخت با تو در جنگ می زنم 659شمارهٔ ۷۷۱: مستم پیاله بر سر افسانه می زنم 660شمارهٔ ۷۷۲: صد زبان گر بهر عذر مدعا پیدا کنم 661شمارهٔ ۷۷۳: کو جنون کز سنگ طفلان خانه ای پیدا ...662شمارهٔ ۷۷۴: کو فرصتی که شکوه ندانسته سر کنم 663شمارهٔ ۷۷۵: از صبر من آزرده شد تا چند آزارش ک ...664شمارهٔ ۷۷۶: کو جنون کز می سودا قدحی نوش کنم 665شمارهٔ ۷۷۷: آن را که من زمال جهان محتشم کنم 666شمارهٔ ۷۷۸: یاد چشمی را به افسون رام الفت می ...667شمارهٔ ۷۷۹: گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می ...668شمارهٔ ۷۸۰: روزگاری شد که با عشق آشنایی می کن ...669شمارهٔ ۷۸۱: ز دودمان دل و دیده یادگار منم 670شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از ه ...671شمارهٔ ۷۸۳: دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ای ...672شمارهٔ ۷۸۴: پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم 673شمارهٔ ۷۸۵: با خون دل غبار خطش را سرشته ایم 674شمارهٔ ۷۸۶: سیماب توشه سفر خواب کرده ایم 675شمارهٔ ۷۸۷: تا نکته ای ز علم و ادب گوش کرده ا ...676شمارهٔ ۷۸۸: مصرع پیچیده زنجیر سودا خوانده ایم 677شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم 678شمارهٔ ۷۹۰: چون توکل هر کجا رفتیم استغنا زدیم 679شمارهٔ ۷۹۱: عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم 680شمارهٔ ۷۹۲: ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم 681شمارهٔ ۷۹۳: بار امید و ناز قناعت نمی کشیم 682شمارهٔ ۷۹۴: ما درد به درمان مسیحا نفروشیم 683شمارهٔ ۷۹۵: آسمان را رحم می آید به سرگردانیم 684شمارهٔ ۷۹۶: با دل به هرزه دست و گریبان چرا شو ...685شمارهٔ ۷۹۷: زخم دل گر شده بیکار به مرهم ندهیم 686شمارهٔ ۷۹۸: آشفته دلی دارم چون ساغر بد مستان 687شمارهٔ ۷۹۹: لخت جگر پاره بر آه نفس افشان 688شمارهٔ ۸۰۰: محراب دعا ساخته ام آن صف مژگان 689شمارهٔ ۸۰۱: ز خاک اهل دل بوی وفایی می توان بر ...690شمارهٔ ۸۰۲: بهانه را پر پرواز می توان کردن 691شمارهٔ ۸۰۳: گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن 692شمارهٔ ۸۰۴: خوش بهشتی است روی او دیدن 693شمارهٔ ۸۰۵: به نهانخانه وحدت گذری پیدا کن 694شمارهٔ ۸۰۶: حال زار مرا تماشا کن 695شمارهٔ ۸۰۷: دل را به یاد مهر و وفا آشنا مکن 696شمارهٔ ۸۰۸: می بین چنین و یک نگه آشنا مکن 697شمارهٔ ۸۰۹: قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن 698شمارهٔ ۸۱۰: جان بده ناکام و کام آرزو حاصل مکن 699شمارهٔ ۸۱۱: زاهد به جان زهد که آزار من مکن 700شمارهٔ ۸۱۲: زاهد بجز آزار ما کاری مکن کاری مک ...701شمارهٔ ۸۱۳: خوی آتش پیشه را تعلیم خود رایی مک ...702شمارهٔ ۸۱۴: دیده را روشن سواد سطر بینایی مکن 703شمارهٔ ۸۱۵: شعله پر ریزد به صید خاطر ناشاد من 704شمارهٔ ۸۱۶: ز بس در عشق شد صرف خموشی روزگار م ...705شمارهٔ ۸۱۷: بهار سوختن بخشیده سامانی به داغ م ...706شمارهٔ ۸۱۸: گه استغنا گهی رو دیده ام من 707شمارهٔ ۸۱۹: مبین خوار اگر هست اگر نیستم من 708شمارهٔ ۸۲۰: چو اخگر شعله پرورد است مغز استخوا ...709شمارهٔ ۸۲۱: چون شعله آبروی نیاز است خون من 710شمارهٔ ۸۲۲: گر افسرده گر سرکش است آه من 711شمارهٔ ۸۲۳: گر به محشر لطف ساقی عذرخواه آید ب ...712شمارهٔ ۸۲۴: دچارم گر شود آیینه گوید سیر باغ ا ...713شمارهٔ ۸۲۵: چشم بیگانگی پناه ببین 714شمارهٔ ۸۲۶: بیا و در دلم ای وحشت آشنا بنشین 715شمارهٔ ۸۲۷: سروری چنین و جلوه رعنایی اینچنین 716شمارهٔ ۸۲۸: صبر و شکیب دیده و جان و دلم از او 717شمارهٔ ۸۲۹: سرو رعنا غبار جلوه او 718شمارهٔ ۸۳۰: رو دیده ام زگرمی بی اختیار تو 719شمارهٔ ۸۳۱: بیا در آتشم افکن بگو ببین و برو 720شمارهٔ ۸۳۲: خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو 721شمارهٔ ۸۳۳: نگه خون شد به چشم دیدنی کو 722شمارهٔ ۸۳۴: گریزان خودم از شرم بیتابی پناهی ک ...723شمارهٔ ۸۳۵: هر نقش قدم چشمه خون است در این را ...724شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه 725شمارهٔ ۸۳۷: طفل است و بدخو جوید بهانه 726شمارهٔ ۸۳۸: همه تن آینه ای دست بر آیینه منه 727شمارهٔ ۸۳۹: چشم است و نور دیده خیالت در آینه 728شمارهٔ ۸۴۰: اگر از خنده گر از چین جبین ساخته ...729شمارهٔ ۸۴۱: دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای 730شمارهٔ ۸۴۲: طرف کلاهی از مژه بالا شکسته ای 731شمارهٔ ۸۴۳: ملک حیا به شرم نگاهی گرفته ای 732شمارهٔ ۸۴۴: بند از پایم برای امتحان دزدیده ای 733شمارهٔ ۸۴۵: ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی 734شمارهٔ ۸۴۶: به سویم آمدی شیدای خویشم ساختی رف ...735شمارهٔ ۸۴۷: در آتش دارم از هر عضو بندی 736شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی 737شمارهٔ ۸۴۹: گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری 738شمارهٔ ۸۵۰: زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی 739شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی 740شمارهٔ ۸۵۲: نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی 741شمارهٔ ۸۵۳: دل را چگونه منع محبت کند کسی 742شمارهٔ ۸۵۴: اگر در خواب خود را دیده باشی 743شمارهٔ ۸۵۵: و ما فیهما غیر جذب الوفا شیء 744شمارهٔ ۸۵۶: دیده خاک راه جولان تو بودی کاشکی 745شمارهٔ ۸۵۷: داریم بر تو احترامی 746شمارهٔ ۸۵۸: هر جلوه که در دیده ما کرده سلامی 747شمارهٔ ۸۵۹: هیچ دانی که چرا خوش چشمی 748شمارهٔ ۸۶۰: درد دل ز آن بیشتر دارم که تدبیرش ...749شمارهٔ ۸۶۱: همه نازی نیاز می بینی 750شمارهٔ ۸۶۲: مستی سراسر سفر ناز می روی 751شمارهٔ ۸۶۳: نمی دانم زبان دادخواهی 752شمارهٔ ۸۶۴: به طوفان اشکی به غوغای آهی 753شمارهٔ ۸۶۵: به استقبال مژگان سیاهی 754شمارهٔ ۸۶۶: خویش آیینه دار خود رایی 755شمارهٔ ۸۶۷: نه سوخته الفت دردم نه دوایی 756شمارهٔ ۸۶۸: دیده از جوش گریه دریایی 757شمارهٔ ۸۶۹: دل کشته آرزوست می گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ