به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

خیالی بخاری

خیالی بخاریغزل هاشمارهٔ ۱۴: ناصح چه کار دارد در عشقِ یار با ما

1680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ناصح چه کار دارد در عشقِ یار با ما
جایی که عشق باشد او را چه کار با ما
ای پند گوی تا کی منعم کنی ز گریه
لطفی نمای و ما را یک دم گذار با ما
گنج مراد خواهی برخیز گرم چون شمع
در کنج نامرادی شب زنده دار با ما
گر بی قرار شد دل در عاشقی عجب نیست
چون روز اول این بود او را قرار با ما
گر عالمی به ظاهر یارند با خیالی
خوش نیست تا به معنی خوش نیست یار با ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳: گیسو برید و شد فزون مهرش منِ گمراه ...2شمارهٔ ۱۴: ناصح چه کار دارد در عشقِ یار با ما 3شمارهٔ ۱۵: هر خبر کز سرکشی گوید صبا 4شمارهٔ ۱۶: عشق می گفت از کَرَم های حبیب 5شمارهٔ ۱۷: ما به چشمت عشق می بازیم و او در عی ...6شمارهٔ ۱۸: آنچه بی روی توام گریه به روی آورده ...7شمارهٔ ۱۹: آن روز مه این نور سعادت به جبین دا ...8شمارهٔ ۲۰: آن معلم که لبت را روش جان آموخت 9شمارهٔ ۲۱: آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماس ...10شمارهٔ ۲۲: آه کز سعی رقیبان یار ترک من گرفت 11شمارهٔ ۲۳: آیت حسن را که نام وفاست 12شمارهٔ ۲۴: آن پری چهره که در پردهٔ جان مستور ...13شمارهٔ ۲۵: ار شیخ صومعه ست وگر رندِ دیرِ توست 14شمارهٔ ۲۶: از بلای عشق تو تنها دل ما ریش نیست 15شمارهٔ ۲۷: از زروه های باغِ خطش یاسمین یکی ست 16شمارهٔ ۲۸: از سبزهٔ خطّت ورق گل رقمی یافت 17شمارهٔ ۲۹: افسوس که صورت تُتق چهرهٔ معنی ست 18شمارهٔ ۳۰: افسوس که جز ناله مرا همنفسی نیست 19شمارهٔ ۳۱: اگر دیده در مهر و مه ناظر است 20شمارهٔ ۳۲: اگر گویی که حسن از رویِ من خاست 21شمارهٔ ۳۳: ای که همه کار ما راست به تدبیر توس ...22شمارهٔ ۳۴: باد بر زلف تو بگذشت که عنبر بوی اس ...23شمارهٔ ۳۵: با رخ خوبت که وَرد بوستان خرّمی ست 24شمارهٔ ۳۶: باز آی که خلوتگه جانم حرم توست 25شمارهٔ ۳۷: با سگت یاری مرا کارِ خود است 26شمارهٔ ۳۸: با شمع چو گفتم که نشان غم دل چیست 27شمارهٔ ۳۹: به اهل درد غمت هرچه می کند غم نیست 28شمارهٔ ۴۰: به قتل خسته دلان غمزهٔ تو قانع نیس ...29شمارهٔ ۴۱: بیا که بی خبران را خبر ز روی نکو ن ...30شمارهٔ ۴۲: بی رخ آن مه که شام زلف را درهم شکس ...31شمارهٔ ۴۳: پیشِ رخِ تو قصّهٔ یوسف حکایت است 32شمارهٔ ۴۴: تا به خون ریزی غمت خنجر گرفت 33شمارهٔ ۴۵: تا در این بادیه توفیق ازل همره ماس ...34شمارهٔ ۴۶: تا دل از سیر و سلوک رهش آگاهی یافت 35شمارهٔ ۴۷: تا دل از شوق گل رویت ره صحرا گرفت 36شمارهٔ ۴۸: تا ز سودا زدگان عشق خریداری یافت 37شمارهٔ ۴۹: تا سر زلف تو در دست صبا افتاده ست 38شمارهٔ ۵۰: تا سرو مرا عارض چون یاسمنی هست 39شمارهٔ ۵۱: تا سنبل زلفت خبر از گلشن جان گفت 40شمارهٔ ۵۲: چمن را تا نسیمت در دماغ است 41شمارهٔ ۵۳: خشنود بودن از غمِ عشق تو کار ماست 42شمارهٔ ۵۴: دلا بنیاد جان را محکمی نیست 43شمارهٔ ۵۵: دلا طریقهٔ عشّاق خود پرستی نیست 44شمارهٔ ۵۶: دل به زاری دامن زلف جفا کارش گرفت 45شمارهٔ ۵۷: دلم را مقام عبادت درِ اوست 46شمارهٔ ۵۸: دلم از دردِ فراق تو قوی افگار است 47شمارهٔ ۵۹: دل ناگرفته خال تو در زلف جا گرفت 48شمارهٔ ۶۰: دل وصل تو می خواهد و دلخواست همین ...49شمارهٔ ۶۱: دلی که صرف تو شد نقد عشق قیمت اوست 50شمارهٔ ۶۲: رنجور عشق را سر ناز طبیب نیست 51شمارهٔ ۶۳: ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو ان ...52شمارهٔ ۶۴: زلف تو را که شامِ پریشانی من است 53شمارهٔ ۶۵: سروِ بالای تو در عالم خوبی علم است 54شمارهٔ ۶۶: سروِ بالای تو را شیوه بلا انگیزی س ...55شمارهٔ ۶۷: سرو تا بندهٔ بالای تو شد آزاد است 56شمارهٔ ۶۸: سنبل باغ رخت غالیه بو افتاده ست 57شمارهٔ ۶۹: شمع رویت را چراغ آسمان پروانه یی س ...58شمارهٔ ۷۰: کدامین رسم و آیینی که در رندان مفر ...59شمارهٔ ۷۱: کجا روم که مرا جز درت پناهی نیست 60شمارهٔ ۷۲: که می داند میِ شوق از چه جام است 61شمارهٔ ۷۳: گر چه ابر زندگی جان بخش و صافی مشر ...62شمارهٔ ۷۴: گرچه اشک منِ غمدیده سراسر گهر است 63شمارهٔ ۷۵: گرچه تو حقیری و گناه تو عظیم است 64شمارهٔ ۷۶: گرچه شمار عاشق زنّار زلف یار است 65شمارهٔ ۷۷: گرچه طریق وفا قدیم است 66شمارهٔ ۷۸: گرچه ماه نو به شوخی بی نظیر عالم ا ...67شمارهٔ ۷۹: گریهٔ خون سرِ ره بر منِ درویش گرفت 68شمارهٔ ۸۰: گنجی ست عشق یار که عالم خراب اوست 69شمارهٔ ۸۱: لاله را همچو بتان عارض دلجویی نیست 70شمارهٔ ۸۲: مرا از دل خبر جز بی دلی نیست 71شمارهٔ ۸۳: مرا که تحفهٔ جان در بدن هدایت توست 72شمارهٔ ۸۴: نالهٔ دلسوز نی شرح غمی بیش نیست 73شمارهٔ ۸۵: نرگس خیال چشم تو در خواب ناز یافت 74شمارهٔ ۸۶: نقدی ست دل که سکّهٔ محنت به نام او ...75شمارهٔ ۸۷: هر آن حدیث که در دعویِ محبّت توست 76شمارهٔ ۸۸: هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیس ...77شمارهٔ ۸۹: هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به ...78شمارهٔ ۹۰: هر دل که به عشق مبتلا نیست 79شمارهٔ ۹۱: هرکسی گوید که درد عشق را تدبیر چیس ...80شمارهٔ ۹۲: هرکه از دیدار جانان همچو من مهجور ...81شمارهٔ ۹۳: یار جز در پیِ آزار دل ریش نرفت 82شمارهٔ ۹۴: آزاد بنده یی که قبول دلی شود 83شمارهٔ ۹۵: آن شاخ گل خرامان در باغ چون برآید 84شمارهٔ ۹۶: آن گوهر حسنی که بدان فخر توان کرد 85شمارهٔ ۹۷: آن دم ایاز خاص به مقصود می رسد 86شمارهٔ ۹۸: آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند 87شمارهٔ ۹۹: آه که نیش غمت خاطر من ریش کرد 88شمارهٔ ۱۰۰: از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد 89شمارهٔ ۱۰۱: از مخزن دل دیده هر آن دُر که بر آ ...90شمارهٔ ۱۰۲: اشکم به جست و جوی او بر خاک آن در ...91شمارهٔ ۱۰۳: افسوس که ره بینان یک یک ز نظر رفت ...92شمارهٔ ۱۰۴: اگرچه دل نصیب از چشم شوخت مکر و ف ...93شمارهٔ ۱۰۵: اگر چه صاحب معنی همه هنر باشد 94شمارهٔ ۱۰۶: اگر معارضه حُسن تو را به حور افتد 95شمارهٔ ۱۰۷: اوّل استادی که عشق و حسن را تقسیم ...96شمارهٔ ۱۰۸: اهل دل در طلبت صاحب تدبیر شدند 97شمارهٔ ۱۰۹: ای دل از باطن آن فرقه که صاحب قدم ...98شمارهٔ ۱۱۰: ای لبت کام دل بی سروسامانی چند 99شمارهٔ ۱۱۱: ای آنکه به جور از تو تبرّا نتوان ...100شمارهٔ ۱۱۲: با آفتاب رویت چون مه نمی برآید 101شمارهٔ ۱۱۳: باد از هوای کوی تو پیغام می دهد 102شمارهٔ ۱۱۴: باز آواز نی و فریاد درد انگیز عود 103شمارهٔ ۱۱۵: باد اگر یاد سرو ما نکند 104شمارهٔ ۱۱۶: باز از قدم گل چمن پیر جوان شد 105شمارهٔ ۱۱۷: باز این دل خود کام به فرمان کسی ش ...106شمارهٔ ۱۱۸: باز بالا بنمودی و بلا خواهد شد 107شمارهٔ ۱۱۹: باز بیرون شدی و نوبت حیرانی شد 108شمارهٔ ۱۲۰: باز ره بینان نشان از قرب منزل می ...109شمارهٔ ۱۲۱: باشد که ز رخسار ترا پرده برافتد 110شمارهٔ ۱۲۲: با غمت هرچند کار درد ما مشکل شود 111شمارهٔ ۱۲۳: به بازی حلقهٔ زلف تو دل برد از من ...112شمارهٔ ۱۲۴: به جهان لطیف طبعی که ز خود ملال د ...113شمارهٔ ۱۲۵: تابِ خطت قرار ز بخت سیاه برد 114شمارهٔ ۱۲۶: تابِ رویت رونق خورشید عالمتاب برد 115شمارهٔ ۱۲۷: تا بر بیاض رویت خطّ سیه برآمد 116شمارهٔ ۱۲۸: تاب رویت به فروغ مه تابان ماند 117شمارهٔ ۱۲۹: تا به رحمت خوان قسمت را مزیّن کرد ...118شمارهٔ ۱۳۰: تا بنفشه برد بویی از خطت در تاب ش ...119شمارهٔ ۱۳۱: تا به سودای تو دل را عشق و همّت ی ...120شمارهٔ ۱۳۲: تا به کی چشم تو جز غارت دینها نکن ...121شمارهٔ ۱۳۳: تا به کی نقد دلم صرف غم هجران شود 122شمارهٔ ۱۳۴: تا به معنی اهل صورت دم ز آب و گل ...123شمارهٔ ۱۳۵: تا جان ز وفای دهن تنگ تو دم زد 124شمارهٔ ۱۳۶: تا جفایی نکشد دل به وفایی نرسد 125شمارهٔ ۱۳۷: تا خرد خیمه سوی عالم جسمانی زد 126شمارهٔ ۱۳۸: تا خطت خود را به سودای خطا خواهد ...127شمارهٔ ۱۳۹: تا دل به وصف آن دهن عرض تکلّم می ...128شمارهٔ ۱۴۰: تا دلم شیوهٔ آن زلف دوتا می داند 129شمارهٔ ۱۴۱: تا راهروان در حرم دل نرسیدند 130شمارهٔ ۱۴۲: تا ز خاک قدمت باد خبر می آرد 131شمارهٔ ۱۴۳: تا ز عشق اهل نظر آئینه یی برساختن ...132شمارهٔ ۱۴۴: تا زلف تو دلم را پا بستهٔ بلا کرد 133شمارهٔ ۱۴۵: تا زلف رهزن تو ز عنبر کمند کرد 134شمارهٔ ۱۴۶: تا ز نسیم رحتمش رایحه یی به ما رس ...135شمارهٔ ۱۴۷: تا کافر چشمت ز مژه عزم سپه کرد 136شمارهٔ ۱۴۸: تا گرد عارض تو خط سبز بردمید 137شمارهٔ ۱۴۹: تا گلشن از طراوت روی تو یاد داد 138شمارهٔ ۱۵۰: تا نخست از طرف عشق تو فرمان نرسید 139شمارهٔ ۱۵۱: تا نشد زلفت پریشان وقت ما برهم نز ...140شمارهٔ ۱۵۲: ترک چشمت بی سپاه حُسن خنجر می زند 141شمارهٔ ۱۵۳: تو را به جز سخن اندر دهن نمی گنجد 142شمارهٔ ۱۵۴: چشمت آزار ما چه می خواهد 143شمارهٔ ۱۵۵: چشمت که به جز فتنه گری کار ندارد 144شمارهٔ ۱۵۶: چنین که چشم تو پروای دادخواه ندار ...145شمارهٔ ۱۵۷: چو زلف بی قرارش قصد جان کرد 146شمارهٔ ۱۵۸: چو سرو هر که در این بوستان هوای ت ...147شمارهٔ ۱۵۹: چو عطّار صبا در چین زلفت مشگ می ب ...148شمارهٔ ۱۶۰: چون نه شادیّ و نه محنت به کسی می ...149شمارهٔ ۱۶۱: چو نام مستیِ نرگس به بزم باغ برآم ...150شمارهٔ ۱۶۲: خدا بتان جفا کیش را وفا بخشد 151شمارهٔ ۱۶۳: خطت را تا به خون ریزی نشان شد 152شمارهٔ ۱۶۴: خطت صحیفهٔ مه را نقاب مشگین کرد 153شمارهٔ ۱۶۵: خیال روی تو از سر به در نخواهم کر ...154شمارهٔ ۱۶۶: خیز که پیر مغان میکده را درگشاد 155شمارهٔ ۱۶۷: در ازل مهر تو با جان رقم غم می زد 156شمارهٔ ۱۶۸: در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل ش ...157شمارهٔ ۱۶۹: در چمن سبزهٔ سیراب به هرجا که رسی ...158شمارهٔ ۱۷۰: در چمن دوش به گل بلبل دشوار پسند 159شمارهٔ ۱۷۱: دلم جز داغ نومیدی ز جان حاصل همین ...160شمارهٔ ۱۷۲: دل جز به غمت خاطر خوشنود ندارد 161شمارهٔ ۱۷۳: دل به رویت هوس صحبت جانی دارد 162شمارهٔ ۱۷۴: دل نه جز غصّه محرمی دارد 163شمارهٔ ۱۷۵: دل به یاد لب لعلت سخن از نوش نکرد 164شمارهٔ ۱۷۶: دلم جز با غمت خرّم نباشد 165شمارهٔ ۱۷۷: دلِ شکسته چو در آرزوی لعل تو خون ...166شمارهٔ ۱۷۸: دل جفای خطت از دور قمر می داند 167شمارهٔ ۱۷۹: دلم از زلف تو پا بستهٔ سودا آمد 168شمارهٔ ۱۸۰: دل در آن زلف شد و روی دل افروز ند ...169شمارهٔ ۱۸۱: دوش می گفتم که ماه این دلفروزی از ...170شمارهٔ ۱۸۲: راستی را شیوه یی کآن سرو قامت می ...171شمارهٔ ۱۸۳: روی تو طعنه بر گُل سیراب می زند 172شمارهٔ ۱۸۴: ز بهر غارت جان عشق لشکر اندازد 173شمارهٔ ۱۸۵: ز غمزه چشم تو چون تیر در کمان آور ...174شمارهٔ ۱۸۶: سپاه عشق از آن لحظه خیمه بالا زد 175شمارهٔ ۱۸۷: سرشک تا به کی از چشم آن و این افت ...176شمارهٔ ۱۸۸: سرکشید از کبر ابلیس و چنین مهجور ...177شمارهٔ ۱۸۹: سرو هرگز در چمن کاری چنین زیبا نک ...178شمارهٔ ۱۹۰: سروِ قدّت طرف باغ چو پا می ماند 179شمارهٔ ۱۹۱: سریر فقر که با هیچ پادشا ندهند 180شمارهٔ ۱۹۲: سزد که زلف تو آن رخ پی نظاره نمای ...181شمارهٔ ۱۹۳: شبی کآن ماه با ما خوش برآید 182شمارهٔ ۱۹۴: صاحب روی نکو منصب دولت دارد 183شمارهٔ ۱۹۵: ز بس کز گریه چشم من به خونِ ناب م ...184شمارهٔ ۱۹۶: صبا به تحفه نسیمی که دلگشای آرد 185شمارهٔ ۱۹۷: طالب دردِ عشق تو فکر دوا نمی کند 186شمارهٔ ۱۹۸: طوطیِ عقلم که دعویّ تکلّم می کند 187شمارهٔ ۱۹۹: عاقبت حسرتِ لعل تو دلم را خون کرد 188شمارهٔ ۲۰۰: غم نیست اگر زلفت با فتنه سری دارد 189شمارهٔ ۲۰۱: کس نیست که کار ما برآرد 190شمارهٔ ۲۰۲: کسی چو نیست که پیش تو عذر ما خواه ...191شمارهٔ ۲۰۳: کسی را که رویت هوس می کند 192شمارهٔ ۲۰۴: کسی کآشفتهٔ سودای آن زنجیر مو آمد 193شمارهٔ ۲۰۵: کسی که نسبت قدّت به سرو ناز کند 194شمارهٔ ۲۰۶: کسی چون گل دهن پرخنده دارد 195شمارهٔ ۲۰۷: کسی کاو به جانان وصالی ندارد 196شمارهٔ ۲۰۸: کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد 197شمارهٔ ۲۰۹: کسی کز خوان قسمت مفلسان را جام می ...198شمارهٔ ۲۱۰: کمند زلف توام پای بند سودا کرد 199شمارهٔ ۲۱۱: کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد 200شمارهٔ ۲۱۲: گر ای اشک دیده به خویشت بخواند 201شمارهٔ ۲۱۳: گر بعد اجل دردِ تو با خویش توان ب ...202شمارهٔ ۲۱۴: گر تیغ زند یار نخواهیم حذر کرد 203شمارهٔ ۲۱۵: گرچه هر دم سیل اشک ما به دریا می ...204شمارهٔ ۲۱۶: گرچه دل بهره ز کیش تو خدنگی دارد 205شمارهٔ ۲۱۷: گرچه شب غم ساختم چون شمع من با سو ...206شمارهٔ ۲۱۸: گر ز بالای تو هر ساعت بلا باید کش ...207شمارهٔ ۲۱۹: گر شبی ماه رخت پرده ز رو برگیرد 208شمارهٔ ۲۲۰: گر قدح با لب میگون تو لافی دارد 209شمارهٔ ۲۲۱: گر نه با من سر زلفت به جفا پیدا ش ...210شمارهٔ ۲۲۲: گر ندیدی کز سرای دیده ام خون می چ ...211شمارهٔ ۲۲۳: گر همچونی دم می زنم از سوز دل خون ...212شمارهٔ ۲۲۴: گل جامه دران بار دگر سر به در آور ...213شمارهٔ ۲۲۵: گهی به پای تو جانم سرِ نیاز کشید 214شمارهٔ ۲۲۶: گوهر اشکم که راز دل هویدا می کند 215شمارهٔ ۲۲۷: گهی چشمت به نیش غم دلم را ریش می ...216شمارهٔ ۲۲۸: گهی که باغ ز فصل بهار یاد دهد 217شمارهٔ ۲۲۹: گهی کز خوان قسمت مفلسان را کام می ...218شمارهٔ ۲۳۰: گهی که آیت حسن تو را بیان کردند 219شمارهٔ ۲۳۱: لبت جانبخش و دلجو می نماید 220شمارهٔ ۲۳۲: ما را ز سر خیال تو بیرون نمی شود 221شمارهٔ ۲۳۳: ماه رخسارِ تو دید و عاشقی بنیاد ک ...222شمارهٔ ۲۳۴: مرا بی تو راحت الم می نماید 223شمارهٔ ۲۳۵: مرا تا سوز دل هر شب بلای تن نخواه ...224شمارهٔ ۲۳۶: مرا دوش از آن لب بسی رنگ بود 225شمارهٔ ۲۳۷: مرا که دوش زِیادت زیاده دردی بود 226شمارهٔ ۲۳۸: مرا می سوزد آن بدخو که کار خودنکو ...227شمارهٔ ۲۳۹: مرا یاد آن روی دیوانه کرد 228شمارهٔ ۲۴۰: مسافران که در این ره به کاروان رف ...229شمارهٔ ۲۴۱: میر مجلس که چو لب بادهٔ روشن دارد 230شمارهٔ ۲۴۲: ناز مه جز به همین نیست که نوری دا ...231شمارهٔ ۲۴۳: نکردم جز به زلف یار پیوند 232شمارهٔ ۲۴۴: واقف از جام می لعل تو مدهوشانند 233شمارهٔ ۲۴۵: هر جفایی که کند روی تو نیکو باشد 234شمارهٔ ۲۴۶: هر خطایی که سزاوار عتابی باشد 235شمارهٔ ۲۴۷: هردم از جانب او تیغ بلا می آید 236شمارهٔ ۲۴۸: هردم از غیبم به گوش دل ندایی می ر ...237شمارهٔ ۲۴۹: هر دم به صورتی یار دیدار می نماید 238شمارهٔ ۲۵۰: هر شبی زلفش مرا دربند سودا می کشد 239شمارهٔ ۲۵۱: هرکجا خطّ تو عرض نافهٔ چینی کند 240شمارهٔ ۲۵۲: هرکه زاین وادی به کوی بخت و دولت ...241شمارهٔ ۲۵۳: هرکه سر در قدمِ مردم مقبل ننهاد 242شمارهٔ ۲۵۴: هرگز به جهان چیزی جز یار نمی ماند 243شمارهٔ ۲۵۵: هندوی زلف تو زآن حال مشوّش دارد 244شمارهٔ ۲۵۶: یارب کدام دل که ز سوز تو دم نزد 245شمارهٔ ۲۵۷: یار درد بی دلان را دید و تدبیری ن ...246شمارهٔ ۲۵۸: یار در کار دلم کوشش بسیاری کرد 247شمارهٔ ۲۵۹: از چشم ما چو می طلبد لعل او گهر 248شمارهٔ ۲۶۰: از گوهر اشک ار نشود دیده توانگر 249شمارهٔ ۲۶۱: چه بود افسانهٔ منصور با یار 250شمارهٔ ۲۶۲: دلا غم یار ما شد دل به جا دار 251شمارهٔ ۲۶۳: گر به رویت کنند نسبت حور 252شمارهٔ ۲۶۴: عمری دویده ایم به دنبالِ اهل راز 253شمارهٔ ۲۶۵: ما را ز روزگار غمِ روزگار بس 254شمارهٔ ۲۶۶: آب شد پیش لبت قند چو تر کردیمش 255شمارهٔ ۲۶۷: آن دل که به فن برد ز من غمزهٔ مست ...256شمارهٔ ۲۶۸: آنکه رحمی نیست بر حال منش 257شمارهٔ ۲۶۹: اشکِ چشم من که جان نقد روان می خو ...258شمارهٔ ۲۷۰: اگر در بند سودا نیست با من زلف مش ...259شمارهٔ ۲۷۱: تا در دلت غمی بوَد از دلپذیر خویش 260شمارهٔ ۲۷۲: چه کرد سرو به قدّت که بر کشیدندش 261شمارهٔ ۲۷۳: چون طلب کردیم فیضی از سحاب رحمتش 262شمارهٔ ۲۷۴: در عشق از آن خوشدلم از چشم ترِ خو ...263شمارهٔ ۲۷۵: دلا به دست هوس تار زلف یار مکش 264شمارهٔ ۲۷۶: کجاست ساغر می تا به گردش آرندش 265شمارهٔ ۲۷۷: دل چو گشت از جام معنی جرعه نوش 266شمارهٔ ۲۷۸: روزگاری ست که از غایت نادانی خویش 267شمارهٔ ۲۷۹: گر ترحّم نکند طرّهٔ بی آرامش 268شمارهٔ ۲۸۰: ما را به درِ دوست گشاد از هوس خوی ...269شمارهٔ ۲۸۱: ما را همین زبانی ست آن نیز در دعا ...270شمارهٔ ۲۸۲: یار اگر بد کند ای دل نتوان گفت بد ...271شمارهٔ ۲۸۳: هر نقد دل کآن غمزهٔ پر حیله می آر ...272شمارهٔ ۲۸۴: گر بیابد شرف خدمت آن حور ملک 273شمارهٔ ۲۸۵: شمع می گفت به پروانه شبی در محفل 274شمارهٔ ۲۸۶: آه کز زلفت اسیر بند زنّار آمدم 275شمارهٔ ۲۸۷: از آن ز دیده و دل اشک و آه می خوا ...276شمارهٔ ۲۸۸: ای ز چشمت چشم نرگس نسخه یی امّا س ...277شمارهٔ ۲۸۹: تا به روی از دیده اشک لاله گون می ...278شمارهٔ ۲۹۰: تا خاک راه همت اهل صفا شدم 279شمارهٔ ۲۹۱: خیزید تا ز خاک درش درد سر بریم 280شمارهٔ ۲۹۲: دل خون شد و زاین راه به جایی نرسی ...281شمارهٔ ۲۹۳: دل گم شد و جز بر دهنش نیست گمانم 282شمارهٔ ۲۹۴: زهی تیره از زلف تو روز، شام 283شمارهٔ ۲۹۵: سرشک جانب خاک در تو بست احرام 284شمارهٔ ۲۹۶: گرچه از جا شد دل و بر جان بلا می ...285شمارهٔ ۲۹۷: گرچه روزی چند دور از کعبهٔ روی تو ...286شمارهٔ ۲۹۸: گهی که جانب آن زلف خم به خم بینیم 287شمارهٔ ۲۹۹: ما به اوّل ستم زلف تو را خوش کردی ...288شمارهٔ ۳۰۰: ما به فکر دهنت ذوق شکر یافته ایم 289شمارهٔ ۳۰۱: مابه وجهی صفت روی تو با مه کردیم 290شمارهٔ ۳۰۲: ما در خیال زلف تو شبگیر می کنیم 291شمارهٔ ۳۰۳: ما دل به تو دادیم و کمِ خویش گرفت ...292شمارهٔ ۳۰۴: ما ز تقصیر عبادت چون پشیمان آمدیم 293شمارهٔ ۳۰۵: ما که هرشب همچو شمع از تاب و تب د ...294شمارهٔ ۳۰۶: مرا که بر سر کویت سگ وفا دارم 295شمارهٔ ۳۰۷: مرا مکش که تو را خاک رهگذار شدم 296شمارهٔ ۳۰۸: من که با لعل تو فارغ ز می رنگینم 297شمارهٔ ۳۰۹: من که از دیدهٔ معنی به رخت می نگر ...298شمارهٔ ۳۱۰: آخر ای جان لب شیرین تو را جان گفت ...299شمارهٔ ۳۱۱: ای رفیقان به شب هجر چو از آتش من 300شمارهٔ ۳۱۲: ای مهر تو انیس دل ناتوان من 301شمارهٔ ۳۱۳: با آنکه بر مزارم نگذشت قاتل من 302شمارهٔ ۳۱۴: به غیر چشمهٔ حیوان کرا رسد گفتن 303شمارهٔ ۳۱۵: تا دست دهد روی چو خورشید تودیدن 304شمارهٔ ۳۱۶: تا رندی و نیاز نشد رسم و راه من 305شمارهٔ ۳۱۷: تا می فشاند سوز دل خون از کباب خو ...306شمارهٔ ۳۱۸: گر تو را میلی ست بر قتل زبون خویش ...307شمارهٔ ۳۱۹: گرچه اسرار نهانی می شود معلوم من 308شمارهٔ ۳۲۰: گر شود بر خاک کویت فرصت سر باختن 309شمارهٔ ۳۲۱: من که باشم که بود لایق تو خدمت من 310شمارهٔ ۳۲۲: ای به حُسن آفتاب چاکر تو 311شمارهٔ ۳۲۳: به هوا و هوس نکهت پیراهن تو 312شمارهٔ ۳۲۴: تا چمن دم زد ز لطف عارض رعنای او 313شمارهٔ ۳۲۵: تا قدح هردم چرا بوسد لب میگون او 314شمارهٔ ۳۲۶: خیز ای ندیم خاصّ درِ پادشاه شو 315شمارهٔ ۳۲۷: دلیر آن است که در دیده بود منزل ا ...316شمارهٔ ۳۲۸: صوفی ما جام باشد باده تا باشد در ...317شمارهٔ ۳۲۹: کسی که پیرویِ عشق نیست عادت او 318شمارهٔ ۳۳۰: کسی که خاک درِ دوست نیست افسر او 319شمارهٔ ۳۳۱: لاله کز گل می برد دل چهرهٔ رعنای ...320شمارهٔ ۳۳۲: لطفی که می کند به محبّان عذار او 321شمارهٔ ۳۳۳: من آن نیَم که گذارم ز دست دامن تو 322شمارهٔ ۳۳۴: ای تیرِ غمت را دل عشّاق نشانه 323شمارهٔ ۳۳۵: کنایت ها به آب خضر گفته 324شمارهٔ ۳۳۶: گهی دل می خورد خونم گه از راه جفا ...325شمارهٔ ۳۳۷: نامهٔ طاعت و عصیان چه سفید و چه س ...326شمارهٔ ۳۳۸: همه شب در غم آن ماه پاره 327شمارهٔ ۳۳۹: از این شکسته دو روزی اگر جدا باشی 328شمارهٔ ۳۴۰: اگرچه مشگ را باشد به هر سویی خرید ...329شمارهٔ ۳۴۱: ای اشک مرا از سر کویش خبری گوی 330شمارهٔ ۳۴۲: ای اشک چو در راه طلب گرم دویدی 331شمارهٔ ۳۴۳: ای به بوی تو صبا شیفتهٔ هر چمنی 332شمارهٔ ۳۴۴: ای پارسا که دایم رو در نماز داری 333شمارهٔ ۳۴۵: ای دل آن دم شرف صحبت دلبر یابی 334شمارهٔ ۳۴۶: ای دل از خویش گذر تا که به جایی ب ...335شمارهٔ ۳۴۷: ای دل به طریقی سوی زلفش اگر افتی 336شمارهٔ ۳۴۸: ای دل سر تسلیم بنه بر کف پایی 337شمارهٔ ۳۴۹: ای که بر صفحهٔ مه خطّ غباری داری 338شمارهٔ ۳۵۰: ای که در عالم خوبی به لطافت علمی 339شمارهٔ ۳۵۱: ای گذشته قدت از سرو به خوش رفتاری 340شمارهٔ ۳۵۲: ای گل از روی تو آموخته خندان رویی 341شمارهٔ ۳۵۳: بدین شوخی که تو بنیاد داری 342شمارهٔ ۳۵۴: تا در قدم اهل دلی خاک نگردی 343شمارهٔ ۳۵۵: تا دلم را به غم هجر در انداخته ای 344شمارهٔ ۳۵۶: تا کی ای شوخ به هر بیخبری می سازی 345شمارهٔ ۳۵۷: تا همچو غنچه خندان از خود به در ن ...346شمارهٔ ۳۵۸: تو ای مه گر چه شوخ و بیوفایی 347شمارهٔ ۳۵۹: چند ای سرشکِ خون دم از پاکیِّ گوه ...348شمارهٔ ۳۶۰: چه طرفه طرفه تو نقشی چه بوالعجب ن ...349شمارهٔ ۳۶۱: خیز ای مست و سلامی به رخ ساقی گوی 350شمارهٔ ۳۶۲: دلا تا محنتی بر خودنبینی 351شمارهٔ ۳۶۳: دلا چو روی به اقبال مقبلی داری 352شمارهٔ ۳۶۴: دلا ز لذت مستی گهی خبر یابی 353شمارهٔ ۳۶۵: شد باز به دیدار سحر چشم جهانی 354شمارهٔ ۳۶۶: کجا باشد چو می روشن ضمیری 355شمارهٔ ۳۶۷: گر ای دل بر طریق عذرخواهی 356شمارهٔ ۳۶۸: گر تو ای شمع شبی هم نفس من باشی 357شمارهٔ ۳۶۹: گرچه بر اسب سلطنت شاهی و شاهزاده ...358شمارهٔ ۳۷۰: ما نداریم به غیر از جگرِ افگاری 359شمارهٔ ۳۷۱: مرا ای مه اگر دیوانه گفتی 360شمارهٔ ۳۷۲: مرا در بزم رندان جرعه نوشی 361شمارهٔ ۳۷۳: مشکل عشق تو بسیار است و ما را دل ...362شمارهٔ ۳۷۴: مشاطّه سر زلف تو ببرید به بازی 363شمارهٔ ۳۷۵: منم و بادیهٔ عشق و دل آگاهی 364شمارهٔ ۳۷۶: نیست در عشق تو سوز من و شمع امروز ...365شمارهٔ ۳۷۷: وصل جمشید طلب تا که به جامی برسی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ