کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شبی زلفش مرا دربند سودا می کشد
    لیک آن بدعهد را خاطر دگر جا می کشد
    ما ز گریه غرق آب دیده گشتیم و هنوز
    همچو سرو آن شوخ هردم دامن از ما می کشد
    دردمندان را ز رنج دل کشیدن چاره نیست
    تا به انگیز بلا آن سرو بالا می کشد
    من همان ساعت که فکر زلف او کردم به خویش
    گفتم این اندیشه روزی سر به سودا می کشد
    با خیال سروِ قدش چون خیالی هر نفس
    بی دلان را گوشهٔ خاطر به صحرا می کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha