کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شمع می گفت به پروانه شبی در محفل
    که مرا نیز بر احوال تو می سوزد دل
    سرورا در غم هجر تو ز بس گریه و آه
    عمر بر باد شد و پای فرو رفت به گل
    غنچه بر نقش دهان تو به ده دل نگران
    گل سیراب ز روی تو به صد روی خجل
    عاشق صورت مطبوع تو را نیست خبر
    کز چه آب است و چه گِل صورت خوبان چگل
    اشک بر خاک درت می رود و دارم چشم
    کز درِبار تو محروم نگردد سایل
    گفتم از مشکل عشق تو خیالی به فسون
    جان تواند که بَرَد؟ گفت چه دانم مشکل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha