کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرچه بر اسب سلطنت شاهی و شاهزاده ای
    تا به بساط عاشقی رخ ننهی پیاده ای
    منع هوای دل مکن ای گل بوستان مرا
    زآن که تو هم در این هوا عمر به باد داده ای
    بیش مگو به مردمان راز من ای سرشک خون
    چون سبب این گناه شد کز نظر او فتاده ای
    از غم پای بستگی بیخبرند سرکشان
    باز بدین صفت که تو دست جفا گشاده ای
    تا به لطافت لبش دم زدی ای شراب ناب
    از سخن تو روشنم گشت که نیک ساده ای
    بار بکش خیالی و منّت تاج زر مکش
    روز نخست این هوس چون که ز سر نهاده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha