کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن دل که به فن برد ز من غمزهٔ مستش
    پر خون قدحی بود همان دم بشکستش
    حیف است که از رهگذر کوی تو گردی
    برخیزد و جز دیده بود جای نشستش
    هردم منشین با دگری ورنه به زودی
    بی قدر شود کل چو بری دست به دستش
    بر طرف رخت سلسلهٔ زلف معنبر
    دزدی ست لقب هندوی خورشید پرستش
    هرچند ز هستیّ خیالی اثری نیست
    در سر هوس روی تو شک نیست که هستش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha