خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۷: آن دل که به فن برد ز من غمزهٔ مستش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن دل که به فن برد ز من غمزهٔ مستش پر خون قدحی بود همان دم بشکستش حیف است که از رهگذر کوی تو گردی برخیزد و جز دیده بود جای نشستش هردم منشین با دگری ورنه به زودی بی قدر شود کل چو بری دست به دستش بر طرف رخت سلسلهٔ زلف معنبر دزدی ست لقب هندوی خورشید پرستش هرچند ز هستیّ خیالی اثری نیست در سر هوس روی تو شک نیست که هستش خیالی بخاری