خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۰: هر شبی زلفش مرا دربند سودا می کشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر شبی زلفش مرا دربند سودا می کشد لیک آن بدعهد را خاطر دگر جا می کشد ما ز گریه غرق آب دیده گشتیم و هنوز همچو سرو آن شوخ هردم دامن از ما می کشد دردمندان را ز رنج دل کشیدن چاره نیست تا به انگیز بلا آن سرو بالا می کشد من همان ساعت که فکر زلف او کردم به خویش گفتم این اندیشه روزی سر به سودا می کشد با خیال سروِ قدش چون خیالی هر نفس بی دلان را گوشهٔ خاطر به صحرا می کشد خیالی بخاری