کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا که دوش زِیادت زیاده دردی بود
    غمی نبود چو مقصود یاد کردی بود
    دلِ چو آهنت از آه و ناله نرم نشد
    چرا که اینهمه پیش تو گرم و سردی بود
    مرا هوای تو روزی وزید اندر سر
    که حسنت از چمن عارض تو وَردی بود
    گهی که عشق به کویت صلا طلب خیزد
    ز راه صدق به هر گرد روی مردی بود
    هنوز از گل رویت نداشت وجهی حُسن
    که وجه عاشق درویش روی زردی بود
    همین بس است به حشر آب رو خیالی را
    که گِرد کوی تو افتاده همچو گردی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha