کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرکشید از کبر ابلیس و چنین مهجور شد
    دعوی حلاج بر حق بود از آن منصور شد
    شد شمع از سوختن این فنر بس پروانه را
    کاو به هر جمعیّتی در عاشقی مشهور شد
    شام رمزی گفت از مویش چنین تاریک شد
    صبح چون دم زد ز رویش عالمی پرنور شد
    خواست موسی کز تجلاّی رخش از خود رود
    طور قسمت بین که این دولت نصیب طور شد
    تا قضا از محنت شام فراقش یاد داد
    عاشقان را روزگار ماتم خود سور شد
    در میان ما و جانان جز خیالی پرده نیست
    عاقبت آن نیز هم از پیش خواهد دور شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha