خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۸: سرکشید از کبر ابلیس و چنین مهجور شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرکشید از کبر ابلیس و چنین مهجور شد دعوی حلاج بر حق بود از آن منصور شد شد شمع از سوختن این فنر بس پروانه را کاو به هر جمعیّتی در عاشقی مشهور شد شام رمزی گفت از مویش چنین تاریک شد صبح چون دم زد ز رویش عالمی پرنور شد خواست موسی کز تجلاّی رخش از خود رود طور قسمت بین که این دولت نصیب طور شد تا قضا از محنت شام فراقش یاد داد عاشقان را روزگار ماتم خود سور شد در میان ما و جانان جز خیالی پرده نیست عاقبت آن نیز هم از پیش خواهد دور شد خیالی بخاری