کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آه کز سعی رقیبان یار ترک من گرفت
    دشمنان را دوست گشت و دوست را دشمن گرفت
    گر شد از دستِ غمش پاره گریبانم چه غم
    چون بدین تدبیر روزی خواهمش دامن گرفت
    ز آن گرفتار بلا شد دل که خونم خورده بود
    تو مکن جانا چنین کاو را دعای من گرفت
    کشور جان را که ایمن بود از تاراج غم
    عاقبت چشم بلا جویش به مکر و فن گرفت
    تا چرا گل را به لطف عارضت تتشبیه کرد
    می کند هردم صبا زین وجه بر سوسن گرفت
    با خیالی در محل قتل تیغش هرچه گفت
    سر نه پیچید و گناه خویش بر گردن گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

 
 
Captcha