کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا زلف رهزن تو ز عنبر کمند کرد
    مشّاطه اش گرفت به دزدی و بند کرد
    دل را غمت به علّت قلبی نمی خرید
    لیکن چو دید داغ تو بروی پسند کرد
    گنجِ غم تو خانهٔ عیشم خراب ساخت
    سروِ قدِ تو پایهٔ بختم بلند کرد
    هر زردئی یی که ز وجه نیاز بود
    قسّام عشق بهر من مستمند کرد
    تا در طریق نظم خیالی کمال یافت
    نامش زمانه بلبل باغ خجند کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha