کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز بیرون شدی و نوبت حیرانی شد
    زلف برهم زدی و وقت پریشانی شد
    قدمی نه سوی کنج دلم از گنج مراد
    که ز دوریّ تو نزدیک به ویرانی شد
    تا به پیش لب جان پرور تو چشمهٔ خضر
    چه خطا گفت که منسوب به حیوانی شد
    ای دل از وسوسهٔ نفس حذر کن که مرا
    به جمالش هوس صحبت روحانی شد
    چند بر خاک نهی پیش بتان پیشانی
    عذر پیش آر که هنگام پشیمانی شد
    ای خیالی چو لبش بوسه به جانی بفروخت
    غم افلاس مخور بیش که ارزانی شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha