کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هست امید قوتی بخت ضعیف حال را
    مژدهٔ یک خرام ده منتظر وصال را
    گوشهٔ ناامیدیم داد ز سد بلا امان
    هست قفس حصار جان مرغ شکسته بال را
    رشحهٔ وصل کو کزو گرد امید نم کشد
    وز نم آن برآورم رخنهٔ انفصال را
    نیم شبان نشسته جان ، بر در خلوت دلم
    منتظر صدای پا مهد کش خیال را
    من که به وصل تشنه‌ام خضر چه آبم آورد؟
    رفع عطش نمی‌شود تشنهٔ این زلال را
    دل ز فریب حسن او بزم فسوس و اندرو
    انجمنی به هر طرف آرزوی محال را
    وحشی محو مانده را قوت شکر وصل کو
    حیرت دیده گو به گو عذر زبان لال را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha