کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد
    چو گلبن رخت رنگ و بوی خویش از بوستان بندد
    گلشن در هم شکفت آن بی مروت بین که می‌خواهد
    چنین فصلی در بستان به روی دوستان بندد
    زبانم می‌سراید قصهٔ اندوه و می‌ترسم
    که بر هر حرف من بدگو هزاران داستان بندد
    خدنگی خورده‌ام کاری ز شست ناز پرکاری
    که از ابرو گشاید تیر و تهمت بر کمان بندد
    رهی در پیشم افتادست و بیم رهزنی در پی
    که چون بر کاروانی تاخت اول دست جان بندد
    قبا می‌پوشد و خون می‌کند افشاندن دستش
    معاذالله از آن ساعت که خنجر بر میان بندد
    علاج زخمهای ظاهری آید ز وحشی هم
    طبیبی آنچنان خواهم که او زخمی نهان بندد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha