کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    منفعل گشت بسی دوش چو مستش دیدم
    بوده در مجلس اغیار چنین فهمیدم
    صبر رنجیدنم از یار به روزی نکشید
    طاقت من چو همین بود چه می رنجیدم
    غیردانست که از مجلس خاصم راندی
    شب که با چشم تر از کوی تو بر گردیدم
    یاد آن روز که دامان توام بود به دست
    می‌زدی خنجر و من پای تو می‌بوسیدم
    وحشی از عشق خبر داشت که با سد غم یار
    مرد و حرفی گله آمیز از و نشنیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha