کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مرغ سحر حسرت بستان که داری
    این ناله به اندازهٔ حرمان که داری
    ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب
    در آرزوی چشمهٔ حیوان که داری
    ای پای طلب اینهمه خون بسته جراحت
    از زخم مغیلان بیابان که داری
    پژمرده شد ای زرد گیا برگ امیدت
    امید نم از چشمهٔ حیوان که داری
    ای شعلهٔ افروخته این جان پر آتش
    تیز از اثر جنبش دامان که داری
    ما خود همه دانند که از تیر که نالیم
    این ناله تو از تیزی مژگان که داری
    وحشی سخنان تو عجب سینه گداز است
    این گرمی طبع از تف پنهان که داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha