کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کاری مکن که رخصت آه سحر دهم
    وین تند باد را به چراغ تو سردهم
    آبم ز جوی تیغ تغافل مده ، مباد
    نخلی شوم که خنجر الماس بردهم
    سیلی ز دیده خواهدم آمد دل شبی
    اولیتر آنکه من همه کس را خبر دهم
    کشتی نوح چیست چو توفان گریه شد
    هرتخته زان سفینه به موجی دگر دهم
    لرزد دلم که خانه حسنت کند سیاه
    گر اندک اختیار به دود جگر دهم
    افسردگی بس است که باد خزان شود
    آه ار به بوستان جمال تو سر دهم
    بیداد کیش من متنبه نمی‌شود
    وحشی من این ندای عبث چند دردهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha