کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
    من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد
    من و زخم تیز دستی که زد آنچنان به تیغم
    که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
    همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم
    چه کنم که نخل حرمان به از این ثمر ندارد
    ز لبی چنان که بارد شکرش ز شکرستان
    همه زهر دارد اما چه کند شکر ندارد
    به هوای باغ مرغان همه بالها گشاده
    به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد
    بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
    بجز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد
    می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن
    که شراب ناامیدی غم درد سر ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha