کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوقم گرفت و از در عقلم برون کشید
    یکروزه مهر بین که به عشق و جنون کشید
    آن آرزو که دوش نبودش اثر هنوز
    بسیار زود بود به این عشق چون کشید
    فرهاد وضع مجلس شیرین نظاره کرد
    برجست و رخت خود به سوی بیستون کشید
    خود را نهفته بود بر این آستانه عشق
    بیرون دوید ناگه و مارا درون کشید
    آن نم که بود قطره شد و قطره جوی آب
    وز آب جو گذشت به توفان جنون کشید
    زین می به جرعهٔ دگر از خود برون رویم
    زین بادهای درد که از ما فزون کشید
    وحشی به خود نکرد چنین خوار خویش را
    گر خواریی کشید ز بخت زبون کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha