کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی از دور تا کی چین ابروی کسی بیند
    سراپا چشم حسرت گردد و سوی کسی بیند
    ز روی خویشتن هم شرم می‌آید مرا تا کی
    کسی بنشیند و از دور در روی کسی بیند
    نه مغروری چنانم کشت کز دل چون کشد خنجر
    سری پیش افکند در چاک پهلوی کسی بیند
    فلک گو استخوان پیش سگ افکن ناتوانی را
    که فرساید ز حسرت چون سگ کوی کسی بیند
    کسی داند که وحشی را چه برق افتاد در خرمن
    که داغی بر جگر از تندی خوی کسی بیند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha