کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود
    تیغ در دست تغافل سخت بی زنهار بود
    رفتن و ناآمدن سهل است با خود خوش کنیم
    دیده را نادیده کرد و رفت این آزار بود
    رسم این می‌باشد ای دیر آشنای زود سر
    آنهمه لاف وفا آخر همین مقدار بود
    یاری ظاهر چه کار آید خوش آن یاری که او
    هم به ظاهر یار بود و هم به باطن یار بود
    بر نیاوردن مروت بود خود انصاف بود
    آرزوی خاطری گردور یک دم دار بود
    کرد وحشی شکوهٔ بی التفاتی برطرف
    درد سر می‌شد و گرنه درد دل بسیار بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha