کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لب بجنبان که سر تنگ شکر بگشاید
    شکرستان ترا قفل ز در بگشاید
    غمزه را بخش اجازت که به خنجر بکند
    دیده‌ای کو به تو گستاخ نظر بگشاید
    ره نظارگیان بسته به مژگان فرما
    که به یک چشم زدن راه گذر بگشاید
    در گلویم ز تو این گریه که شد عقدهٔ درد
    گرهی نیست که از جای دگر بگشاید
    شب مارا به در صبح نه آن قفل زدند
    که به مفتاح دعاهای سحر بگشاید
    همه را کشت، بگویید که با خاطر جمع
    این زمان باز کند تیغ و کمر بگشاید
    راه تقریب حکایت ندهی وحشی را
    که مبادا گله را پیش تو سر بگشاید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha