کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترسم در این دلهای شب از سینه آهی سرزند
    برقی ز دل بیرون جهد آتش به جایی درزند
    از عهده چون آید برون گر بر زمین آمد سری
    آن نیمه‌های شب که او با مدعی ساغر زند
    کوس نبرد ما مزن اندیشه کن کز خیل ما
    گر یک دعا تازد برون بر یک جهان لشکر زند
    آتشفشانست این هوا ، پیرامن ما نگذری
    خصمی به بال خود کند مرغی که اینجا پرزند
    می بی صفا، نی بی نوا ، وقتست اگر در بزم ما
    ساقی می دیگر دهد مطرب رهی دیگر زند
    ما را درین زندان غم من بعد نتوان داشتن
    بندی مگر بر پانهد، قفلی مگر بر در زند
    وحشی ز بس آزردگی زهر از زبانم می‌چکد
    خواهم دلیری کاین زمان خود را بر این خنجر زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha