کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
    تا زنده‌ام چو شمع ازینم گزیر نیست
    هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای
    درد محبت است که درمان پذیر نیست
    هیچ از دل رمیده ما کس نشان نداد
    پیدا نشد عجب که به دامی اسیر نیست
    بر من کمان مکش، که از آن غمزه‌ام هلاک
    بازو مساز رنجه که حاجت به تیر نیست
    رفتی و از فراق تو از پا درآمدم
    باز آ که جز تو هیچکسم دستگیر نیست
    سهلست اگر گهی گذرد در ضمیر تو
    وحشی که جز تو هیچکسش در ضمیر نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha