ای خاک سر کوی تو گشتن هوس ما
رب پای سگت بوسه زدن ملتمس ما
گر دم زدن ما بود از مهر تو چون صبح
صد شام سیه روز شود از نفس ما
در بادیه عشق تو چون راحله بندیم
ذکر ملک آید زفغان جرس ما
با نیش غم و جسم ضعیف آه بر آریم
سویت مگر این باد برد خار و خس ما
بیچارگی ما هوس چاره گران شد
تا تو شدی از لطف و کرم چاره رس ما
هر کس گه افتادگی آرد به کسی روی
ما رو به که آریم تویی چونکه کس ما
فانی صفتم روح کند سوی تو پرواز
ای از شکرستان تو قوت مگس ما