کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از تغار می چنان نوشم شراب ناب را
    کبر نتواند ز دریا آنچنان برد آب را
    در جفا دارد قرار آن چشم و در بیداد خواب
    زانکه بردند از دل و چشمم قرار و خواب را
    تا قیامت شام تنهایی بود در دیده خواب
    یک صبوحی مغتنم دان صحبت احباب را
    گر وفا ز اهل زمان یابی شراب لعل نوش
    زانکه هرگز کس ندید این گوهر نایاب را
    ایکه گویی در جوانی باده نوش اینک به بین
    مست در دیر مغان افتاده شیخ و شاب را
    کشته ای آن چشم خونریزم که بهر قصد دین
    کرده جا در عین مستی گوشه محراب را
    از در اهل جهان جستن مراد از فقر نیست
    وصل خواهی فانیا مسدود کن این باب را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha