کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل سوزد از غم رخ آنشوخ مهوشم
    ساقی کجاست باده که بنشاند آتشم؟
    دیوانه گر به دیر مغان رو نهم چه عیب
    چون من اسیر مغبچگان پریوشم
    گر نیست وجه باده ام اما پی پسند
    مستان شوم ز هر خم اگر جرعه ای چشم
    هستم گدای دیر ولی نقد احتراف
    پاشم به پای مغبچه آنگه که سرخوشم
    بیخود شوم ز عشوه ساقی به رویم آب
    از می زنند بو که رهاند ازین غشم
    رنج خمار و انده دهرم خراب ساخت
    کو چاره ای جز آنکه دو پیمانه در کشم
    فانی ز زلف حور چه خوش دل شوم که من
    ز آشفتگی طره شوخی مشوشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha