کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    توان دلیر به خورشید آسمان دیدن
    ولیک ماه رخش را نمیتوان دیدن
    صدش رقیب و هزارش هراس چون دیدم
    به دل رسید بلا صد هزار زان دیدن
    کند جنون مرا لحظه لحظه در طغیان
    رخ پریوش خود را زمان زمان دیدن
    مرا ز هجر رخش خارها به دیده به است
    هزار بار ز گل های بوستان دیدن
    به سوی ابروی اود بنگرم بگوشه چشم
    بدان مثال که در گوشه کمان دیدن
    چنانکه نقطه موهوم دیدنست محال
    به نزد عقل چنان آمد آن دهان دیدن
    خیال فوت مکن بهر دیدنش ایدل
    بروز دور به خورشید آسمان دیدن
    ز عشق خود به غلط افکنم رقیبان را
    به چشم ازو ستده سوی این و آن دیدن
    ز چشم خویش نهان ساز غیر او فانی
    که روی یار ز اغیار به نهان دیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha