کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می بایدت به دیر مغان آی و نوش کن
    ایمان فدای مغبچه می فروش کن
    دارم سخن به گوش تو پنهان ز مدعی
    های ای جوان نصیحت این پیر گوش کن
    در خلوت وصال برابر بنوش می
    تا کس سخن برون نبرد ترک هوش کن
    در گفتگوی عشق زبان دگر بود
    زاهد تو این ترانه ندانی خموش کن
    چون قول پیر دیر به عیشت دلالت است
    ای خواجه استماع نداری خموش کن
    عکس تو ساقیا به رخت لاف زد ز حسن
    منکر شود بگیر می و رو بروش کن
    ای مغبچه گشا رخ و فانی صفت به دیر
    عریان ز ستر هوش دوصد خرقه پوش کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha