کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شب غم چند در هجران یارم میکشی
    زنده میدارم ترا بهر چه زارم میکشی
    خونم ای گردون بحل بادت اگر از روی لطف
    زیر پای رخش آن چابک سوارم میکشی
    اختیارم نیست در جان دادن اندر پیش تو
    گر چه از مستی تو هم بی اختیارم میکشی
    روی از می کرده گل گل مینمایی با خسان
    منکه نالان بلبلم زان خار خوارم میکشی
    ساقیا هر چند کز میتوانی زنده ساخت
    لیک ز استغنا در اندوه خمارم میکشی
    آتش دل نیز خواهی کشته کرد و زان سبب
    مردم ای قاتل به تیغ آبدارم میکشی
    از برای کشتنم داغ فراقت بس نبود
    کز پی وصلت به داغ انتظارم میکشی
    اینکه ماندم زنده بی روی تو جانا زین حیات
    چونکه دانی پیش رویت شرم سارم میکشی
    از تو شد ای عشق فانی زان فنا کندر فراق
    سوزیم پنهان و در وصل آشکارم میکشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha