کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دید آن که پی من به خرابات فنا رفت
    سرها چو حباب آمد و بر باد فنا رفت
    در هجر تو آه دل من بوده که تا صبح
    گفتند خلایق که مگر باد صبا رفت
    در راه به زهاد بسی عربده کردست
    آن کافر بد مست که دوش از بر ما رفت
    غایب چو شد از ما دگر از ماش مجوئید
    او بود پری رفت و ندانیم کجا رفت
    سر منزل عشق تو بود کوی فنا زانک
    هر چند که شاه آمد ازان سوی گدا رفت
    رفت آن مه و گفتا که بیایم به برت زود
    آن شوخ بلای دل غمگین چه بلا رفت
    آن روز که می شد صفت مردمی از خلق
    گویا ز همه بیشتر آئین وفا رفت
    از صوفی رعنا چه صفا چشم توان داشت؟
    کش عمر گرامی همه در زرق و ریا رفت
    هر کس طرفی زد قدم از حادثه دهر
    زین حادثه فانی به خرابات فنا رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha