کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبح چون رایت بفرق خسرو خاور کشید
    باده خوش باشد ز جام خسروانی در کشید
    کو کله کج نه به مستی هر که در وقت صبوح
    لاله سان در جام یاقونی می احمر کشید
    زیبدش در باغ رعنایی نمودن هر گه او
    چون گل رعنا می گلگون ز جام زر کشید
    تا بهار دیگرش بس هر که یک صبح بهار
    جام گلرنگ از کف ساقی نسرین بر کشید
    در شبستان فلک افتاده همچون سایه باش
    زانکه ترک سر کند چون شمع آنکاو سر کشید
    سر فرو نارد که نوشد آب خضر از جام جم
    درد نوشی کز سفال میکده ساغر کشید
    سر بزیر سنگ خست آن کاو مرصع کرد تاج
    یا ز بهر سرفرازی منت افسر کشید
    دست در دامان پیر دیر نتوانم رساند
    زانکه ذیل رفعت از نه چرخ بالاتر کشید
    شد سوی دیر مغان فانی ز کنج خانقه
    رخت ازین عالم بسوی عالم دیگر کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha