کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی ما که به گردش می گلفام افکند
    ای بسا فتنه که در گردش ایام افکند
    هوش رندان بشد از جام می او گویا
    داروی بیهوشی آمیخته در جام افکند
    آتشین می که به من داشت ولی داد به غیر
    آتشم در دل بی طاقت و آرام افکند
    سوخت مرغ چمنم وقت صبوح از افغان
    چون نظر جانب آن سرو گلندام افکند
    نیست بر آب شمر موج ز تحریک نسیم
    که اجل از پی مرغان طرف دام افکند
    مگر آن مغبچه مست برون رفت از دیر
    کین همه تفرقه در کشور اسلام افکند
    شیخ شد مست به دیر و بربت مصحف سوخت
    تهمتش بر من دیوانه بدنام افکند
    شاید از خوبی انجام رسد ز آغازش
    هر که ز آغاز نظر جانب انجام افکند
    چاره ای نیست به جز دادن دین فانی را
    چونکه دل در کف آن کافر خود کام افکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha