کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن رندی که از دوران دلش چون زنگ غم گیرد
    سفال میکده بر کف به جای جام جم گیرد
    چو ساقی از پی ساغر گزک هم لب بلب بخشد
    من دیوانه میخواهم که ساغر دم به دم گیرد
    شود چون عاشق و می نوشد از من خوارتر بینی
    کسی کو در حریم زهد خود را محترم گیرد
    چو دارم سیم و زر مجموع حق میفروش است آن
    و گر آن صرف شد باید گرو را خرقه هم گیرد
    نباشد در عجم واندر عرب چون ماه من شاهی
    که چون ماه عرب طالع شود ملک عجم گیرد
    بدان ماند که یوسف را به سیم قلب سازد بیع
    کسی کاو گوهر معنی دهد و آنگه درم گیرد
    چو فانی هر که خواهد دولت باقی مگر آنکس
    وجود خویش کرده مرتفع راه عدم گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha