کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در سرم ذوق می عشق همان است که بود
    سر همان خاک ره دیر مغان است که بود
    چون نشان پرسیم از دل که به صحرای فنا
    به همان قاعده بی نام و نشان است که بود
    غمم از حد متجاوز شده از مخموری
    که باین غمزده ساقی نه چنان است که بود
    دل دیوانه بود شاد که آن رشک پری
    همچنان از نظر غیر نهان است که بود
    کی تواند دلم از دیر مغان بیرون شد
    که همان مغبچه ای را نگران است که بود
    دست در دامن پیران طریقت چه زنم
    که دلم واله آن طرفه خوان است که بود
    فانی اش جست به میخانه و گفتند که هست
    لیکنش در دل دیوانه گمان است که بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha